حدود 6 ماه پیش با پسری به قصد ازدواج در سایت همسریابی آشنا شدم . به نظرم بیشتر دور میزنند آدم رو تا اینکه زندگی بخوان کنند ...

شما برای ازدواج به نظرم به خدا توکل کن ...

و به خانواده دوستان بسپاریدبدی این سایتها همینه که هیچ استانداری درش وجود نداره. هنوز جامعه ما به این سطح نرسیده که دختر و پسر بتونن غیر از روش های سنتی ، به این شکل هم ازدواج کنن. شما هم بهتره ، خیر رو در همین ببینید که نشده. برای ادامه مراقب خودتون باشید تو این سایتها

نماز اول وقت شاه کلید اصلی ستسلام. مگه پسرای دیگه میگن قصدمون دوستیه اینطوری میگفت شما رو میتونست گول بزنه اخه؟ خب اکثرشون میگن قصدمون ازدواجه اگه واقعا قصدشون ازدواجه همون اول بیان نار برادر زن بخوابی. ه  وارد شناخت زیر نظر هیت ژولی  خانواده های طرفین بشینوسلام تمام شد رفتعرض دیگری ندارمفقط به پست شما پاسخ دادم

شب بخیر به ارامش برسم و ارامشگر باشم  وقتی نگران سنم هستم نگران بیولوژیک مادر شدن هستم  تنها چاره من بعد از خدا شد این سایت . امیدوارم هیچ دختری در شرایط من قرار نگیره و همه دختران سرزمینم خوشبخت بشن  برای من هم دعا کنید اگر خیر و صلاح من هست به نتیجه برسم  و اگر نیست این وصلت سر نگیره ..  باز تشکر میکنم از اقای نجفی و همه دوستان خواستگاری چرا بعد یکی دو سال.متعجبم هنوز ابا اینهمه حرفها چرا باز دخترها به این نوع حرف زدن پسرها اعتماد دارن کم هم نیست اخه روزی چند سوال همینه فقط.فراموش نکنید

سوره یاسین رو زیاد بخونیددقه زیاد بدید

دست فقیر رو هم بگیرید

زندگی با عزت بهتراست زندگی که الان دختران تو خیابون ها دارن و آلوده به ایدز و هپاتیت شدن و از دختر بودن در آمدن و زندگیشون به 15 سال کاهش پیدا کرده

اعتماد نکنید به اینجور افراد ...

فقط فامیل ها و دوستان نزدیک معرفی کنند بهتر

کم توقع باشید نمیگم مهریه پایین بگیرید ها اما پسر اگرم تو خونه 35 اجاره ای هم بود برید زندگی کنید و پسررو بشناسید نماز میخونه با ایمان حلال حروم حالیش هست

قرآن میخونه به خدا اعتقاد داره ... حقوقش کم باشه اما حلال باشه خیییییییییلییی بهتر

ببخشید پر حرفی کردم حرف زیاد ... خوب تحقیق کنید خیلی از آزمایش هارو اولین ماه و 3 ماه و 6 ماه برید در سال ... موفق باشید ...

باخداباشید ...

ازدواج تجارت نیست باهم به خدا رسیدن ...

مشاوره معتبر مراجعه کنید ...

امیدوتون به خدا باشه نه به بنده هاش از قبل قرار بر این بود که خرداد امسال به اتفاق خانواده بیان خواستگاری . ایشون ساکن شهری هستند که من در آن تحصیل میکنم و اسفند امسال درسم تموم شد ( شهر محل سکونت مون به هم نزدیک هست ).شارو استرس خونواده بودی از این به بعد احتمالا میشی هرچی شوهرم بخاد خیلی راحت بگو تو سایت اشنا شدم حالا خوششون میاد یا نه خیلی ببخشید خیلی مهم نیست اصلا اینجور که میگی خاستگارتون خوبه پس خونوادت یکم اخم و تخم میکنن بعدش یادشون میره اگرم واکنششون خیلی تند بود مودبانه میگی به سنی رسیدی که  خوب و از بد تشخیص بدی به سنی رسیدی که به همدم نیاز.داری و نمیتونی منتظر بمونی جناب شاهزاده خودشون بیان دنبالتون به سنی رسیدی و انقدر اگاهی داری که بفهمی کار خلاف شرع نکردی .....همینبیشتر خونواده های ایرانی واقعا خودخاهن خونواراستش یه چیزایی تایپ کردم و بعدش پاک کردم! چون دیدم همش یجور درو

طی این مدت فقط 2 بار همدیگه رو ملاقات کردیم و ایشون هم مبادی آداب بودن. هم از نظر رفتاری و نگاه و محرم و نامحرم کاملا رعایت شده بینمون. حدود سه هفته هست که ازشون میپرسم کی با خانواده صحبت میکنید ایشون هم اولش گفتن به خواهرم گفتم قراره به مادرم بگه و منم گفتم فقط تا قبل ماه رمضون میتونم صبر کنم.ارتباط نداشته بکن از سایت بایک واسطه ای آشناشده و ایشون شمارو به اون آقا معرفی کرده یعنی یه جورای حرفشون رو عوض کنن.. ازطرفی هم شما ازقبل بایکی از دوستان مطمنتو به عنوان واسطه سایت هماهنک میکنید وبه خانوادن اطلاع میدید.امیدوارم نتیجه بکیریدبا توجه به اینکه خواستگارت گفته به خانوادش به نظر من شما هم راستش رو بگوت من چون خانواده آقا پسر خبر دارن خواه ناخواه به گوش خانواده شما هم میرسهمیتونید سربسته بگید اینترنتی آشنا شدید و مثلا تو تلگرام در مورد ملاک های اولیه تون صحبت کردید و حالا میخوان رسمی بیان ببینن برای هم مناسب هستید یا خیر

نیاز نیست زیاد به جزئیات بپردازیدسایت های همسریابی هم الان دیگه اون قبح گذشته رو ندارن و دنیای دیجیتال لازمه ش آشناییهای دیجیتاله پس شما نگران نباشید البته هنوزم هستن افرادی که فکراشون بسته مونده و نتونستن خودشون رو با این مساله وفق بدن ولی دیگه دوره معرف های سنتی واقعا به سر اومده چون رفت و آمدها واقعا

حدود 12 روز پیش گفتن با خانواده صحبت کردم قراره بهم خبر بدن کی تصمیم دارن بیان برای خواستگاری، همون روز بهشون گفتم قراره دو سه روز دیگه برام خواستگار بیاد و بخاطر همین انقدر اصرار دارم.

بعد از این قضیه تا دو روز ازشون خبر نداشتم و بعد دو روز اس ام اسم رو جواب دادن و وقتی که گفتم چرا ازت خبری نیست گفتن اومدم تهران و تا 5- 6روز دیگه بر میگردم.

بعد پنج شش روز بهشون که اس ام اس میدم و زنگ میزنم گوشیش خاموشه . ایشون از نظر شرایط مالی مشکلی برای ازدواج ندارند و خودشونم قبلا گفتن که خانوادشون هم مشکلی ندارند و هر کسی رو ایشون بپسندن تایید میکنن.

این غیب شدنش به نظرتون یعنی قصد ازدواج با منو نداره؟ اگه اینطوره چرا با قول ازدواج با من آشنا شد؟ من از اول گفتم اهل دوستی نیستم و ایشونم گفتن که قصدشون ازدواجه. اگه قصدش دوستی بوده چرا سراغ کسی نرفته که اونم اهل دوستی باشه؟؟ان. اخیراً اطرافم یک ازدواج اتفاق افتاده که ذهنم درگیر کرد. بیاییم با هم در این مورد و کلاً موضوع ازدواج بحث و استدلال کنیم بدون حاشیه.

یکی از آشنایان ما خانمی هستند ۳۴ ساله یک بچه ۶ ساله داشتند مدتی بود درگیر جدایی و طلاق بودند به علت اعتیاد شوهرش. حالا به محض اینکه جدا شدند و طلاق گرفتند چهار خواستگار براشون اومد که سه آقای مجرد بودند و یک آقای متاهل....

مساله ای این موضوع عنوان کنن و به هر حال وجه خوبی نداره. اما باز هم شما خودتون بالغ هستید و هرچه صلاحه. این آقا می تونست مساله رو با خانواده ش در میون نزاره. اگه شما اهل یک شهر و فرهنگ و دیار هستید دیگه لزومی نداشت گفتن نحوه آشنایی. چون بلاخره میان خاستگاری و اونجا بیشتر با هم آشنا میشین حالا یا منجر به ازدوا میشه و یا نمیشه. اینه که به نظرم توکل به خدا کنید و خدا خودش یکی رو سر راهتون بزاره. چون نمی دونم می بینی تو اولین دعوای زندگی همین همسر و پاره ادم بر میگرده همین مساله رو به رو بیاره و ادمو داغون کنه. من جای شما بودم به هیچ عنوان در این سایت ها اسم نویسی نمی کردم. و دوما هم توکل به خدا می ک

اینکه ایشون با آقای متاهل ازدواج کرد و... بماند.... کاری ندارم... (به من مربوط نیست) 

برای من سوال پیش اومد که اون سه خواستگار مجرد چرا خواستگاری دختر عمو همین خانم که بسیار دختر موجه موفق و سر سنگینی هستن و نجیب از نظر فیزیک و چهره هم شباهت دارن به اون خانم نرفتند؟ 

اینکه هر کسی حق انتخاب داره و به ما مربوط نیست چه کسی رو انتخاب میکنه درست. ولی بحث و سوال من اینجاست مشکلات اقتصادی جلوی ازدواج می گذره درست اما

ش هم می تونی بگید،ایشون اجازه خواستند  اگه اجازه دارند اول خانواده ها دیدار کنند اگه مخالفتی نبود  موافقت بود جلسه بعدش  با اون اقا  دیگشماری دلیل ازدواج نکردن خودشون میندازن گردن خدا و ... یادمه زمان مجردی که واقعاً نادون بودم عاشق یک دختر سن بالا و سن بالاتر از خودم شدم.

به همه می‌گفتم شما نمی‌فهمید من می‌فهمم اون زمان شرایط ازدواج هم واقعاً داشتم خونه زمین شغل نمیگم عالی ولی خوب بود در مجموع سرتون درد نیارم با هزار بدبختی راضی کردم با خانواده این دختر صحبت کنن خانواده دختر گفتن ما فقط سالمی جون مهمه بقیه مهم نیست.

ولی وقتی یه کم صحبت جدی تر شد یک دفعه گفتن فلان تعداد سکه، جهیزیه هیچی نمیدیم دختر 

چرا وقتی مسائل مالی مشکل اصلی نیست باز هم مشکل ازدواج جوانان حل نمیشه؟!

در ضمن ایشون حدود 34 سالشون هستدوستان به خدا قسم من هم آگاهی دارم از خطرات این سایت و عواقبش منم روزی ٢٠. موضوع میخای خاستگارتو رد کنی؟؟؟به قول معروف شما نیاز نیست دروغ بگی فقط  همه حقیقت رو نگو.من به عنوان خواهر کوچیک تر نظرمو می گم. زم این مشکل در ادامه هم وجود داره. من مواردی برای مشاوره داشتم. شما الان به خانواده بلاخره یه چیزی میگی یا واسطه ای رو جور میکنی. اما در طول زندگی بارها و بارها پیش میاد.. مخصوصا برای زن که ازش سوال میشه. و هر بار باید دروغ بگی و این روحت رو آزار میده. در جمع دوستان همکاران خویشان حتی چندسال بعد هم پیش میاد که خانوما میپرسن از هم که چجور آشنا شدین و هر بار باید دروِغ بگی و اذیت میشیشما کفتی اون آقا بخانواده ش کفته ازطریق سایت همسریابی باشما آشنا شده ولی شمامیترسید خانواده اوشون به خانواده شما اطلاع بدن؟‏!‏‏!‏ بنظرم یک کار دیکه که (بیشتر برعهده اون آقاس‏)‏میتونید بکنید اونم اینه که اون آقا لطف کنن به خانواده ش بکن که از سایت مستقیمأ باشما  کم شده حتی بین فامیل های نزدیک ... احتمال دروغ و دغل بازی یا حتی انتخاب های اشتباه تو خواستگاری های کاملا سنتی حتی معرفی های سنتی هم بالاست یه سرچ تو همین وبلاگ بکنید دستتون میاد... مهم اینه که شما در ادامه مسیرتون رو درست برید و تحقیق کنید و با چشم باز انتخاب کنید. حتی اگر الانم بهتون کسی سرکوفت زد خودتو دست بالا بگیر و بگو یکم به روز باشید. تو از بالا نگاشون کن کم نیار که جرات نکنن بهت بداحتمال داره قصدشون ازدواج بوده ولی تصمیمشون عوض شده ...اینجور که به نظر میاد نظرشون برگشته و میخواد یه جوری قضیه رو تموم کنه بدون اینکه تو دردسر بیفته یا بخواد مستقیم به شما بگه تصمیمش عوض شده ...اگر اینجوری باشه به نظرم خیلی هم بهتر از اینه که جلو میومدن و بعد نظرشون بر میگشت ...شمام دیگه بی خودی منتظر نباش اگه هنوز سر حرفش بود یه خبری میداد ... بگن. به خودت اعتماد داشته باشموفق باشی عزیزممدیر محترم که چنین برنامه ای برای این سایت تهیه کردن کاش نظرشون رو در مورد این پست بگندرست است که سن شما کمی شما رو برای قضیه ازداوج حساس کرده اما هر کسی یک زمانیه ازدواجش حالا یکی زودتر و یکی کمی دیرتر. اولا من خودم به شخصه آشنایی در این سایت ها رو نمی پسندم. و چون این آقا به خانواده ش گفته به نظرم نگاه جامعه خیلی به سایت همسریابی مثبت نیست. ممکنه بعدا وارد اون خانواده شدی سر هر ردم و مطمین بودم که حتما یکی رو برام می فرسته. در ضمن دروغ مصلحتی برای جایی هست که گفتن حرف راست باعث مفسده بشهحالا اگه این آقا واقعا مناسب شما هستند و به توافق رسیدید فقط به خانوادتون  بگید بهتون معرفی کردن.بلاخره سایت همسریابی هم یه جور معرفه دیگه.خانواده آقا زنگ بزنن منزلتون برای خواستگاری صحبت کنن و قرار بذارن.ممنونم از تک تک دوستانی که وقت گذاشتن و دلسوزانه راهنمایی کردن . ببینید بچه ها من فقط و فقط نگرانم اگر به خانوادم نگم از طریق سایت بوده ممکنه فردا روز خانواده اقاپسر این رو به هر دلیلی مطرح کنن اون زمان خیلی به ابروم لطمه میخوره و هم ممکنه زندگیم اسیب ببینه .به نظر شما چقدر احتمال هست که این اتفاق بیفته . من قطعا اگر میتونستم به خانواده بگم در طرح واسطه گری اقای نجفی  شرکت میکردم اما مشکل من این هست که خانواده این نوع اشنایی و نمیپسندمگر پشت تلفن میپرسن کی معرفی کرده و از کجا پیدا کردید؟؟؟بعد هم که تشریف آوردن منزلتون بگن دخترخانمتون رو پسرمون دیده پسندیده یا کسی معرفی کرده. تموم شد رفت!یعنی خانوادتونتوی دنیای واقعی هم خیلی مشکله که بشه به کسی اعتماد کرد چه برسه به دنیای مجازی که سوء استفاده های زیادی در این جور سایت ها هست. دوست عزیز اگه بی خیالش بشید حتی اگه برگرده  جواب رد بدید خیلی بهتره و به نفعتون است و سعی کنید به این سایت های غیر استاندارد اعتماد نکنید و اگه شریک زندگیتون تو دنیای واقعی پیدا بشه خیلی سربلندتر و موفق تر باشید و از اینکه  طرز آشناییتون رو برای دیگران و بچه های آیندتون تعریف کنید احساس خیلی بهتر و قشنگ تری خواهید داشت .  موفق و سربلند باشید. انقد سختگیر هستن که خانواده پسر و خودش باید دقیق توضیح بدن؟؟خانم اگرشاید خوشش نیومده ولی به روت نیاورده

بابا طرف خواهر مارو میخواست (همینجوری نتی و یکی دوبار ملاقات) بخاطرش کارشو عوض کرد و... چنین و چنان اخر سر قرار گذاشت دوباره بیرون و گل آورده بود و حرف زده بود و... آخرشم گفته بود نه:| نمیدونم چی تو سرشونه قضیه اوکی هست و کیس خوبی هستن دلیلت برای رد کردن و بهم زدن اصلا منطقی نیست!شما دیگه بچه نیستید که!هر چقدر هم خانوادتون سختگیر با سنتی باشن اما درک میکنن که ایراد گرفتن روی این مسئله منطقی نیست!شما خودتون هم یه کم تلاش بفرمایید.وشبخت بشین.تورو خدا تو سریخوری بسه دیگه ...تا الان زیر فغ گفتنه.کاش حداقل اون آقا به خانواده ش نگفته بود و میرفتید سراغ یک واسطه و به خانواده ها میگفتید از طریق واسطه آشنا شدین.

همسریابی آنلاین رایگان

سایت همسریابی با شماره

بهترین سایت همسریابی رایگان سایت همسریابی فوری

آدرس جدید سایت شیدایی

سایت بزرگ همسریابی رایگان گوگل با عکس و شماره تلفن

همسریابی هلو

اینستاگرام همسریابی دائمی

گروه ازدواج اینستاگرام

کانال همسریابی دائم رایگان

همسریابی شیدایی

همسریابی در عراق

ازدواج موقت تهران ساعتی اینستاگرام

ازدواج و همسریابی

سایت ازدواج موقت رایگان

ازدواج موقت تهران

خانه ازدواج موقت تهران

کانال ازدواج موقت با عکس

کجا صیغه موقت کنیم

همسریابی در اینستاگرام

شرایط صیغه ساعتی در مشهد

صیغه عقد دائم

همسریابی با عکس و شماره تلفن

شماره تماس سایت شیدایی

سایت همسریابی موقت و دائم شیدایی

ثبت نام در سایت شیدایی

سایت شیدایی هلو

کانال ازدواج موقت با عکس

زن برای صیغه موقت

سایت ازدواج موقت رایگان

ازدواج موقت تهران ساعتی

معرفی کیس ازدواج موقت

همسریابی

سایت همسریابی

کانال ازدواج موقت تهران

کانال ازدواج موقت سبحان خانم حسینی

کانال ازدواج موقت خاتون

کانال ازدواج موقت محصنین

کانال ازدواج موقت سروش

یافتن همسر برای ازدواج موقت

کانال ازدواج موقت با عکس

کانال ازدواج موقت عفت

کانال واقعی ازدواج موقت کانال تلگرام سایت شیدایی

سایت همسریابی شیدایی بهبهان

خروج ار سایت شیدایی

ازدواج مذهبی تلگرام

گروه چت تلگرام

زنهای خیابانی شیراز

قیمت صیغه موقت در شیراز

شمآره تلفن قیمت خانم در شیراز

خانم ساعتی

صیغه ساعتی در شیراز

زن یابی شیراز

شماره خانم شیراز

اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت در شیراز

قیمت صیغه موقت در شیراز

صیغه موقت در شاهچراغ

اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت در شیراز

سایت ازدواج موقت رایگان شیراز

کانال ازدواج موقت با عکس شیراز

ازدواج موقت شیراز ساعتی

زنهای ساعتی شیراز

ازدواج سفید در شیراز

سایت همسریابی هلو

سایت همسریابی توران

سایت همسریابی بهترین همسر

سایت همسریابی در آلمان

سایت هلو

صیغه موقت در شیراز

قیمت صیغه موقت در شیراز

سایت همسریابی تهران

سایت همسریابی هلو

سایت همسریابی مذهبی رایگان سایت همسریابی

سایت همسریابی فوری

سایت بزرگ همسریابی رایگان گوگل با عکس و شماره تلفن

سایت همسریابی عکس

سایت همسریابی دائم کاملا رایگان

سایت همسریابی در آلمان

همسریابی انلاین با شماره تلفن سایت همسریابی رایگان تهران

کانال همسریابی آنلاین

کانال همسریابی اسلامی

کانال همسریابی مطمئن

چت همسریابی آنلاین

سایت همسریابی توران سایت ازدواج موقت رایگان تهران

کانال ازدواج موقت رایگان

سایت ازدواج موقت رایگان شیراز

سایت ازدواج موقت رایگان اصفهان

سایت ازدواج موقت با عکس

سایت ازدواج موقت رایگان مشهد

ازدواج موقت تهران ساعتی

کانال ازدواج موقت با عکس

سایت ازدواج موقت رایگان تهران

کانال ازدواج موقت رایگان

سایت ازدواج موقت رایگان شیراز

سایت ازدواج موقت رایگان اصفهان

سایت ازدواج موقت با عکس

سایت ازدواج موقت رایگان مشهد

ازدواج موقت تهران ساعتی

کانال ازدواج موقت با عکس

ورود به سایت همسریابی

ورود به سایت شیدایی

ورود به سایت همسریابی شیدایی

ورود به شیدایی

 شیدای

شیدایی

سایت شیدایی تهران

آدرس اینستاگرام سایت همسریابی شیدایی

اینستاگرام شیدایی

سایت همسریابی هلو

سایت رسمی همسریابی ایران

سایت همسریابی در آلمان

سایت همسریابی توران

سایت همسریابی بهترین همسر

سایت هلو

وام ازدواج ۱۴۰۱

وام ازدواج چقدر است

معنی شیدایی

همسریابی

بیماری مانیا چیست

روانپزشکی

از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم

سایکوز چیست

روان پریشی

حالات مانی چیست

همسریابی هلو

همسریابی در آلمان

سایت همسریابی توران

همسریابی بهترین همسر

سایت هلو

صیغه موقت در شیراز

قیمت صیغه موقت در شیراز

https://www.instagram.com/site_hamsaryabi_sheidayi/

خروج از سایت شیدایی

سایت همسریابی بهترین همسر

شیدایی چیست؟ سایتی هست برای آشنایی با افرادی که قصد ازدواج دارند

ورود به سایت همسریابی توران

سایت همسریابی شیدایی همدان

همسریابی شیدایی

همسریابی شیدایی کرج

همسریابی شیدایی تبریز

همسریابی شیدایی اصفهان

کانال ازدواج موقت با عکس

کانال تلگرام ازدواج موقت

سایت ازدواج موقت رایگان

سایت ازدواج موقت رایگان در تهران

سایت همسریابی هلو

سایت ازدواج موقت هلو

سایت ازدواج موقت با عکس

سایت رسمی صیغه موقت در تهران

سایت رسمی همسریابی ایران

کانال همسریابی موقت تهران

کانال همسریابی دائم رایگان

همسریابی دائم هلو

معتبرترین سایت همسریابی دائم

همسریابی آنلاین رایگان

همسریابی هلو

کانال همسریابی دائم تهران

گروه ازدواج اینستاگرام

سایت همسریابی مذهبی

ورود به صفحه سایت شیدایی

چرا سایت شیدایی باز نمی شود

چرا در سایت شیدایی واریز آنلاین ناموفق می شود

نحوه استفاده از سایت شیدایی برای یافتن همسر

کانال تلگرام ازدواج موقت خانم حسینی کانال ازدواج موقت با عکس

کانال ازدواج موقت رایگان

کانال ازدواج موقت نرجس

کانال ازدواج موقت اسلامی

کانال ازدواج موقت محصنین

کانال ازدواج موقت صالحین

کانال ازدواج موقت خاتون

اما حالا که خانواده اون آقا میدونن، قطعا به گوش خانواده شما هم میرسه.وقتی آقای نجفی هم همسریابی سایت رو پیشنهاد کردن، دقیقا به همین فکر میکردم که یه دختر چطور باید به خانواده ش بگه؟! خانواده هایی مثل خانواده من و شما اصلا نمیپذیرن!سالم بود اصلا در تخیلم نمیگنجید که روزی خودم در سایت همسر یابی متقاضی ازدواج باشم من مثل شما معتقد بودم دختر باید سنگین و با وقار در خونه بشینه و براش خواستگار بیاد اگر اهل دوستی باجنس مخالف و خودنمایی بودم شاید خواهان بیشتری داشتم ولی نبودم وقتی میبینم همه اطرافیان فقط دعاگوی ازدواج من هستن!  فقط به به چه دختری میگن! فقط میگن امیدواریم یک بخت خوب قسمتت بشه ! خوب منم انسانم مثل همه ادم ها نیاز به ازدواج دارم و میخوام از راه قانونی و شرعی من  با توجه به تیتر پاسخ دادم  البته   بعد

از شهر خودمون هم نبود ولی خب می‌گفتم فقط همین جلوی همه ایستادم گفتم فقط این من خواستگاری هیشکی جز این نمیرم، خواستگاری هم قبلش نرفته بودم، بی تجربه، اینم بگم دختره نه زیبایی داشت نه مالی که چشمم بخواد دنبالش باشه نه هیچ چیز خاصی، من فقط فکر می‌کردم دختره خوبه گفتم همین.

و پسر بعد عقد باید تا سر کوچه میرن کسی همراهشون باشه، نمی دونم پسر می خواد بیاد جای دختر ما باید با هواپیما بیاد، دختر ما بیاره شهر ما، با هواپیما برگرده، فکر کنید بعد هزار بدبختی عقد کردی تو دوران عقدی باید ک

با سلام.دختری 20 ساله هستم حدود 3 سال با ی پسر دوستم که 29 سالش اولشم عاشق نبودم فقط کنجکاو بودم بعد برام شد دوست داشتن و عادت سال اول خوب بود یه هفته قبل قبولی دانشگاه تمومش کردم اما بعد اینکه رفتم شهر غریب نتونستم سخت بود وباره دوست شدیم در تمام این سه سال هر بار گفتم ازدواج یه بهانه آورد قبول نکرد ایشون در این سه سال گاهی به من پول میدادن که قبول نمیکردم  ایشونم به کارتم  پول میریختن که اونم یه بار شماره کارتمو از تو کیفم برداشته بود دوماه پیش که دعوامون شد تو حرفاش پول دادناشو کوبید تو سرم بهم گفت گدای ه*ر*ز*ه با این حرفش یهو از هرچی حس خالی شدم احساسم نابود شد بعدش کلی معذرت خواست قبلا هم بهم چندبار گفته بودن اما این بار خیلی بد بود باهاش تموم کردم اما اون دست برنمیداره میگه تاسه ماه دیگه میام خاستگاری همه چیزیو درست میکنم اما من دیگه دلم رضا نیست سردم چکار کنم ؟ ایشون 6 ماه هم مشکل عصبی داشتن که کم کم بهتر شدن اما مشکل من سرد شدنم بعد دواه هنوز بی احساسم ؟اجازه بدم بیاد خاستگاری ؟ چه تضمینی هست دوباره بهم سرکوفت نزنه ؟ چکار کنم کمکم کنید

اگر خاطرات عشق قدیمی رو به دست فراموشی سپرده بودید، بخشیدن نفر دوم براتون خیلی راحت تر می شد .. وجود رابطه ناتمام در گذشته ، باعث میشه که آدم نتونه با صد در صد وجودش وارد رابطه جدید بشه و همین باعث میشه که در صورت کوچکترین اختلاف و شکست به طرف شخص دوم کشیده بشه... (به اصطلاح در آب نمک خوابوندن)...که اصلا خوب نیست...!! کنارش نیستن و قوم و خویشی کنارش نیس تازه کم کم روابطتونم سرد میشه (اینا تجربه های زندگی دیگرانه )اگه خیلی مایلی بعد ازدواج  برو تو شهر اونا زندگی کن  تا حالا هرچی دعای بد براش کردم خدا سرش آورده...روابط من هرکدوم دو تا حداکثر چهار ماه کشید...همشم برای ازدواج بود... تمام این صحبت ها کردم که این قسمت آخر کمکم کنیدالا اگر اینطور پیام بفرستم منو میبخشهام خانم فلان : بعد از پیام آخری که به من دادین فهمیدم هنوز از من دلگیر هستین گفتم دست به دامن قران بشم یک هفته قران به نیت پدر مرحومتون خوندم و به تاریخ تولد صلوات فرستادم منو حلال کنید بخدا نمی خواستم ناراحتون کنملا حاضرم هر کاری که در توانم باشه بگید انجام میدم تا حلالم کنید علیگر پیامی که دادم اشتباهه بگید باید اینطور بنویسید اگر راهکار بهتری سراغ دارین بگید تا انجام بدمممنونم ذشته خیلی سخته خیلی چی خبر دارم شوهرم منظور بدی نداشته و الان داغونه و خودشو سرزنش میکنه که چرا یه لحظه بی اختیار دستتو گرفته و دلش پاکه و حالا که کار به اینجا رسیده و اینقد داغون شده من مخالفتی ندارم که با پیشنهاد ازدواج موقتش موافقت کنی تازه خوشحالم میشم دختری به خوبی و مهربونی تو توی شرکت هواشو داشته باشه مادر من شدیدا مخالفن قمشکل دیگه ای هم است اینکه یک مورد دیگر هم پیدا شده که دختر خوبی است ولی خب هم سن هستیم و به اندازه مورد اولی علاقه ندارم ولی خب با حیا و عفت است حالا موندم .چون اگر بدون جواب مورد اول سراغ مواردی دیگر بروم ممکن در آینده به مشکل برخورد کنم که چرا صبر نکردم.از طرف دیگر هم ممکن است یکسال دیگر نشود و حسرت این روز هارو بخورم و بگم کاش با همین مورد آشنا میشدمر شما قبل از ازدواج دوست دختر نداشتید و پاک موندید لیاقت شما و شان شما هست که با دختری ازدواج کنید که مثل خودتون پاک بوده نه کسی که چند تا یا یه دوست پسر داشته حالا بیاد با شما ازدواج کنه.مطمین باشید مورد های بهتر به پستتون میخورههشت سال تفاوت سنی داریم تحصیلات هر دوتامون کارشناسیه کار من تدریسه و ایشونم در رشته خودشون کار نمی کنندکار آزاد دارناما واسطه مون که بهشون اطمینان داریم میگن وضعیت مالی شون خوبه خب یکی از ملاک های من همین بود که همسر آینده ام حداقل خونه داشته باشن تحقیقم کردیم کسی بد نگفت از لحاظ فرهنگی سطح خانواده ما بالاتر از اوناس به طوری که میگفتن ایشون تنها فرد تحصیل کرده فامیلشوننوهضم ان موضوع برای من که در یک رشته هنری درس خوندم خیلی سخته با توجه به اینکه ایشون به واسطه کار و خانواده شون که بالاخره مدام با اونها لان دو تا راه دارین یا مستقیم زنگ بزنین بهش بگین من قصد ازدواج دارم یا اینکه همونطور که مشاور گفتن به یه واسطه زرنگ شماره این خانم رو بدین و اونوقت واسطه زنگ میزنه میگه من اشنای اقای فلانی هستم و میخوایم بیایم برای امر خیر و شما اجازه میدین بسته به سوالهای خانم واسطه باید اطلاعاتش کامل باشه بگه الان شرایط ایشون اینه و ... دوست من یه دفعه برای برادر شوهرش زنگ زد به یه خانومی خداییش برادر شوهرش خوب کسی رو تو فامیل انتخاب کرد برای واسطه گری من اونجا بودم کلی تجربه کسب کردم.

محترمانه اش اینه که واسطه زنگ بزنه و نظر خانوم رو بپرسه ولی اینکه میگین این خانم در جریان بودن و نظرشون مثبت بوده خوب خودتون هم میتونید زنگ بزنید. یا کاری برای خود دست و پا می‌کردید.آبا انتظار دارید که دختر همسایه‌تان با این شرایط شما که هیچ تلاش خاصی برای پیشرفت خود نکرده‌اید، کنار بیاید؟ گرچه ممکن است مدتی با تحریک احساسات و عواطف خود تحت تاثیر قرار بگیرد ولی در نهایت در کنار رخدادهایی که در رابطه خود با شما داشته است به این نتیجه می‌رسد که هردو برای ازدواج مناسب هم نخواهید بود.جامعه ای نیست که زن بشینه خونه، ازخونه درنیاد تاباهیچ پسر ومردی برخورد نداشته باشهیه جوری از دانشگاه و محیط ش صحبت میکنید انگار بقیه نرفتن دانشگاه و نمیدونم چه خبرهباید بر روی درس و تحصیلتون بیشتر تمرکز کنید و در کنارش ورزش و سرگرمی های دیگه رو فراموش نکنیدسعی کنید در مواعد زودتر به خانواده سر بزنید یا شرایطی فراهم کنید که گاهگاهی خانواده به شما سر بزننداین حالت شما نوعی دلتنگی و دلزدگی از هنوز طلاق نگرفته و لازم بود شما به محض اینکه متوجه شدید که متاهل است، باید فورا باهاش قطع رابطه می کردید تا عامل محرک در طلاق گرفتن و از هم پاشیدن یک خانواده نباشید. نمیخوام بگم شما باعث و بانی این کار بودید. ولی قطعا بی تاثیر نبودید. و بهتره هر چه سریع تر باهاش قطع رابطه کنید چون شما باعث تقویت تصمیم ایشون برای طلاق خواهید بود اصلا شاید بعد از آشنایی با شما تصمیم به طلاق گرفته باشه.اما ما بر فرض اینکه ایشون طلاق گرفته سوال شما رو بررسی خواهیم کرد.سوال شما داری وجه های مختلفی از جمله ازدواج با مطلقه، ازدواج با اختلاف سنی زیاد، بچه دار بودن مرد مورد نظر، گرفت رضایت از خانواده خودتون برای این ازدواج و..است بنابراین تا حد امکان با در نظر گرفتن وجه های مختلف به سوالتون پاسخ میدم اما برای گرفتن پاسخ کامل و حل مشکل لازمه که بعد از بالا اومد سوالتون و بیایید و در قسمت نظرات با کاربرا و کارشناس بحث کنید تا به نتیجه برسید.رکز بر روی تحصیل ، بسیار روشن خواهد بود ان شااللهالبته من در حدی نیستم که بخوام این حرفها رو به یه دختر خانمی بزنم که در واقع با قبول شدن در رشته پزشکی ، خودش رو یک انسان پرتلاش ، صبور و هدفمند ثابت کرده! دانشگاها هم هست و مطمئن باشید دوطرف ازاین حرفها هیچ منظور خاصی ندارن، مخصوصا یه خانم شوهردار همیشه ارتباطش رو با آقایون درحد ضرورت حفظ میکنه، شماهم نباید زیادی سخت بگیرید، اگه این افکار هیچ رقمه از ذهنتون بیرون نمیره و واقعا اذییتون میکنه، حتما به یه مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید چون بیش از حدش اصلا طبیعی نیست موفق باشید کنید و هنوز وضعیت زندگی آقا پسر مشخص نیست و همچنین حاضر نیست با خانواده خود در میان بگذارد و برای خواستگاری اقدام کند. پس شما باید به آقا پسر بگویید که تکلیفش را مشخص کند اگر قصد ازدواج دارد هرچه زودتر اقدام کند و شما رابطه را قطع کنید و تا اقدامی نکرده دیگر به او جواب ندهید اگر شما را برای ازدواج بخواهد حتما اقدام می کند و اگر غیر از این باشد شما ضرر نمی کنید و متوجه می شوید که قصد فریب شما را داشته است. همانند ما در مزارع و گندم زار ها قدم میزنید ، حس اینکه شما هم در پاره ای از مسائل مانند بنده فکر میکنید به من دست داد که اگر من به اون دست نداده بودم الان نه من اینجا بودم نه این نوشته بنده به شما عرض میکنم و شما هم این پیام مرا به گوش هم صنفی های خود برسانید که ای خانمها بس است دیگر دست از این لج بازی ها و پیش شوهرش چندین دعا و سه نوع مهره پیداکرده یه چندجا نشون که دادن گفتنش این جادوایه که تورو پیش شوهرت نگهداره , چشم خانوادت بسته بشه و آسایش از خانوادت گرفته بشه. شوهرش معتاده چندبارهم کمپ ترک اعتیاد رفته تا به دختره قول بده ترک میکنم اما فرداش همون آش و همون کاسه. باز شوهرش مشکل ناباروری داره و بچه دار نمیشه.متوجه شدم به اندازه من اون هم به من علاقه داره از طرفی باشوهرش نمیتونه زندگی کنه و زمین تا آسمون باهموه آنچه که در حال حاضر برای شما مهم است، این است که فعلا مقدمات و زمینه‌های ازدواج را برای خود مهیا کنید؛ ازجمله رفتن به سربازی و یا تکمیل درس و بعد پیدا کردن یک کاربه جای اینکه به این فکر کنید که چگونه دل دختر مورد نظر را بدست آورید، به این فکر کنید که چگونه خود دختر را بدست آورید؟ منظور این است که هردختری زمانی از طرف مقابل مطمئن خواهد شد که ببیند که طرف مقابلش برای بدست آوردنش تلاش می‌کند. بدست آوردن دختر هم این است که بدنبال فراهم کردن مقدمات و شرایط ازدواج باشید.بنابراین زمانی سمت دخترخانم بروید که شرایط ازدواج را دارید وگرنه نه این دخترخانم بلکه بسیاری از دخترخانم‌های دیگر نیز حاضر نخواهند بود بدون فراهم شدن شرایط و مقدمات، با شما ازدواج کنند.این سن چرا رفتید طرفه اینجور آشناییه پر خطری رفعه تنهایی به چه قیمت کامل کنار بکشید از این رابطه الان شما اوله دردسراتونه اگر صبر کنی کلا فراینده طلاق خیلی طولانیو وقت گیر و اعصاب خورد کنه این وسط شما ضرر میکنی مطمئن باش چون اون تو شرایطه بدیه احتمالا اگر راست گفته باشه و واقعا مشکل داشته باشن و ایشون بچه هم داره شما هم که احساساتی هستید الان میخواید مثلا از این آقا حمایت کنید بدتر هم آبرو خودتون به خطر میوفته هم ذهنو زندگیتون نابود میشه بشینید درست فکر کنید واقعیتارو کناره هم بذاریدو آیندتونو با وجوده این آقا ترسیم کنید مطمئنا آینده ایده آل و جالبی نیست در ضمن اینو فراموش نکنید یه مرد سالم و اهله زندگی با داشتنه زن و بچه و مشکلاته زندگی دنباله پیدا کردنه یه زنه دیگه نیست یه مرد واقعی مشکلشو حل میکنه از خونواده و شرفش حفاظت میکنه سعی میکنه مشکلاتشو مدیریت کنه احساسه مسئولیتش اجازه نمیده یه نفره دیگه مخصوصا یه دخترو اسیره مشکلاتش کنسن داره و بدون پشتوانه..لی در بیشتر موارد فکر میکنم حفظ گردن یکسری حریمها باعث میشه علاقه طرفین از بین نره وقتی طرف با یکی دوسته و رابطه  جنسی برقرار میکنه احتمالش خیلیه که باهم ازدواج نکنن چون جذابیتی دیگه ندارن البته سه سال به نظرم زیاد باشه معمولا رابطه دختر و پسر اگه همه چی خوب پیش بره و کات نشه فقط سلام اینکه شمن در ظاهر به طور فجیح نباشند .خود من به شخصه دوستایی دارم که ترمای آخر حتی رفتار و حجااقعا غربت ودوری ازخانواده برای هرکسی سخت هست وبرای دختر خانم ها سخت تر چون  جامعه ما دختر خانم ها رو  ازیکسری جهات محدودکردهاما به یاد داشته باش بعد از هرسختی آسانی هم هست ودر ضمن یک انسان میتونه درکنار درس ودوری ازخانواده هم از زندگی لذت ببره فقط باید بلد باشی ومثبت فکر کنیدوستان خوبی رو برای خودت انتخاب کن که دارای این ویژگی ها باشند:با ایمان ،اخلاق خوب،درس خوب،مثبت نگر ،وشادبا داشتن همچین دوستانی میشه از زندگی لذت بردی هستن که حاضرن باشما ازدواج کنن، فقط شما باید بادید باز به دنبال فرد مناسبتون بگردین و به نظرمن بهتره اول یه کم به خودتون زمان بدید تا نگین و خاطره هاش کاملا از ذهنتون پاک بشه و بعد باخیال راحت و به دور احساسات منفی، دنبال همسرمناسب بگردیدمن مطمئن هستم شما باهردختری که ازدواج کنید، اون رو عاشقانه دوست خواهید داشت وخب عشق بعداز ازدواج، کاملا دوطرفه ست و قطعا بازتاب عشق ومحبتی رو که نثار همسرتون میکنید، از اون دریافت خواهید کرد، پس نگران نباشید، شما حتما به زندگی زیبایی که مدنظرتون هست، میرسید، فقط باید کمی به خودتون زمان بدید تافکر وروح تون آرامش بگیره و این افکار منفی ازذهنتون بیرون برهبازم براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنمنفر بودن نه یه لشگر باند بهر حال من دیگه نمیرم سرکار ...پس زن و شوهر جز مورد آخر،بقیه موارد فکر نکنم زیاد مهم بوده باشند هر چند مورد آخر به بقیه ربط داره.خلاصه مخالفتکی از دوستام شرایط شما رو داشتن و الان ر حال حاضر در کشور ما استفاده از سایتهای همسریابی توصیه نمی شود و در بعضی مواقع ممکن است صدمات جبران نا پذیری در پی داشته باشد چون هیچ گونه نظارتی روی این سایتها نیست و بدون پشتوانه تحقیقی و علمی ساخته شده اندن هم هیچی از ماجرا نمیگه بقیهخواهش میکنم یادتون باشه افتون اینجوری از اب دراومد همه چی برمیگرده به رفتار و طرز برخورد شما یک موردی ک فراموش کردم بهت توصیه کنم رعایت حجاب بود زیرا آقایون هنگاینکه 6 سال است که با پسری در ارتباط هستید و در این مدت هم، طرف مقابل هیچ اقدامی برای ازدواج و خواستگاری انجام نداده است، نمی‌توان به بعد از آن هم خوشبین بود که طرف مقابل به خواستگاری شما بیاید. لذا فارغ از اینکه اینگونه روابط، نادرست و آسیب پذیری زیادی برای طرفین به ویژه برای شما به همراه دارد و جدای از اینکه در حال حاضر خواستگار دارید، بهتر است تکلیف خودتان را با این موضوع هرچه زودتر مشخص کنید.لذا به هر ترتیبی که هست، باید این رابطه ناسرانجام خود را فیصله دهید و بی جهت ادامه ندهید یا در نهایت به طرف مقابلتان به صورت مستقیم بگویید که نمی‌توانید این روند(دوستی) را ادامه دهید و اگر به هردلیلی او قادر نیست اقدام عملی برای خواستگاری از شما بکند، دیگر ادامه رابطه برای هردوی شما درست نیست وسعی کنید طرف مقابلتان هرچند که سخت است فراموش کنید و منطقی با این موضوع کنار بیایید.بعد از اینکه تکلیف خودتان را با این موضوع(رابطه با دوست پسرتان) مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیدید که قادر نخواهید بود که باهم ازدواج کنید، بهتر است در مورد خواستگار فعلیتان، شتابزده و اجساسی رفتار نکنید بلکه سعی کنید به صورت منطقی و عاقلانه شریک زندگی خود را انتخاب کنید.لذا بهتر است برای اینکه طرف مقابلتان را فراموش کنید برای مدتی هرچند کوتاه(مثلا ظرف چند هفته) فرصت بدهید تا بتوانید طرف مقابلتان را فراموش کنید. در نتیجه به بهانه‌ای، اعلام کنید که خواستگار فعلیتان ظرف مدت مثلا یکماه دیگر اقدام جهت خواستگاری کند.امّا همواره باید توجه کنید که دختر و پسر برای انتخاب همدیگر جهت ازدواج، لازم است از جهت اعتقادی، اخلاقی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی با هم تناسب لازمه را داشته باشند هرچند که اختلاف کم معمولا مشکل ساز نیست بلکه امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است.بعد از پی بردن به تناسبات لازمه فی مابین(برای پی بردن به اینکه طرف مقابلتان را می‌توانید به عنوان همسر بپذیرید یانه) لازم است برای مدتی، آن هم زیر نظر خانواده‌ها، شما و خواستگارتان با هم در ارتباط باشید تا هرکدام بتوانید به این نتیجه برسید که آیا فرد مقابل، کسی است که می‌توانید او را به عنوان همسر بپذیرید یا نه.دی دیده بشه که فرد سیری مثل گرسنه حریصه باید گفت که علت خاص داره در ازدواج همین طوره یعنی اگر دیده بشه که بعض متاهل ها حریص ترند نشون دهنده اینه که علت خاصی وجود داره یعنی اگر فرد متاهل در زمان تجردش هرزه شده باشه و اهل رابطه نادرست بوده باشه بعد ازدواج ممکنه به این کارها ادامه بده یااینکه اگر بعد ازدواج اهل ماهوابه هرحال اگر قصد و آمادگی ازدواج را دارید که لازم است اقدام کنید، در غیر اینصورت این امکان وجود دارد که فرد مورد نظر ازدواج کند و شما او را از دست دهید ولی باتوجه به سن پایینی که دارید این بدین معنی نیست که در آینده جهت ازدواج نتوانید فرد مناسبی را بدست آورید.

پس فارغ از شتابزدگی و احساسی رفتار کردن بهتر است باخود رو راست باشید و منطقی با این قضیه رفتار کنید؛ اگر فعلا آمادگی ازدواج را در خود نمی‌بینید بهتر است بیخودی ذهن خود را مشغول نکنید بلکه تمرکز خود را روی تحصیلات خود بگذارید. 

هیچ گاه نباید بدون داشتن آمادگی برای ازدواج و از باب اینکه صرفا طرف مقابل فرد مناسبی است، شتابزده عمل کرد؛ بلکه می‌بایست فرد به مرحله‌ای رسیده باشد که نیاز به ازدواج و داشتن شریک زندگی را در خود احساس کند نه اینکه هنوز این احساس نیاز به صورت کامل شکل نگرفته، اقدام کند؛ به عبارت بهتر نباید از هول حلیم افتاد توی دیگ!

امّا اگر با بررسی شرایط خود، این آمادگی و نیاز به شریک داشتن در زندگی را در خود احساس کردید، می‌توانید بی‌آنکه خجالت بکشید اقدام کنید؛ از این رو بدون خجالت و بدون هرگونه عامل بازدارنده‌ی دیگر، در این مورد با والدین خود صحبت کنید و نیاز خود را برای ازدواج به آنها تشریح کنید. به طور مسلم اگر والدین شما نیاز شما را درک کنند، به کمک شما خواهند شتافت، البته اگر شرایط و امکانات مالی و ... هم برایشان مهیا نباشد، باز هم می‌توانند به شما کمک کنند. حداقل اینکه در آینده نه چندان دور سعی خواهند کرد که شرایط و امکانات ازدواج شما را فراهم کنند.

البته واضح است که مطرح کردن این موضوع آن هم برای اولین بار با والدین، به صورت مستقیم سخت است، لذا می‌توانید از یک واسطه قابل اعتماد مانند؛ خواهر، برادر پدربزرگ، مادربزرگ و ... به عنوان واسطه کمک بگیرید و از آن واسطه بخواهید که این موضوع را به خانواده شما منتقل کند. 

در نتیجه اگر خانواده هم با اصل قضیه شما موافقت کردند، در آن صورت برای اینکه احیانا ازدواج مانعی برای تحصیلتان ویا گذراندن خدمت سربازی(درصورتی که سربازی نرفته باشید) نشود می‌توانید اولا؛ ازدواج کنید و تا فارغ التحصیل شدن یا اتمام سربازی در عقد بمانید. که با دیر ازدواج کردن فرصت ازدواج و حتى خوش عاقبتى رو از دست دادن. عاقبت شما بخیر.لام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.اینکه شما نسبت به دختر همسایه‌تون علاقه مند شدید، درست ولی بنابه توضیحات خودتان، با او سه سال رابطه داشته‌اید، آیا در این مدت نمی‌توانستید به صورت رسمی برای ازدواج با ابعضی از دخترها خیلی به خانوادشون وابسته اند و بعضی ها هم فوق العاده به شهرشون وابسته اند و هیچ جور نمیتونن از شهرشون دور بشن حالا نه اینکه شدنی نباشه ولی نیاز به وقت بیشتری داره یعنی شما بیشتر باید وقت صرف کنید تا این خانوم رو راضی کنید به نظرم نگران نباشید همینکه خانواده خودش راضی اند نصفش حله فقط میمونه که شما اعتماد این خانوم رو جلب کنید و بهشون اعتماد بدین و دلگرمی که من برات بهترین شرایط رو فراهم میکنم و سعی میکنیم زود به زود سر بزنیم به خانوادت و یه کاری میکنم احساس دوری از خانواده نکنی و... اگه بهش اطمینان بدین صد درصد میاد.به نظرم به این خانوم حق بدین چون ازدواج به اندازه کافی برای دخترها استرس داره که میخوان وارد یه دنیای جدید بشن و از خانواه نظرمن به دل نشستن یعنی ازظاهر وقیافه طرف مقابل، احساس کشش به ایشان بعنوان همسر وتمایل به برقراری رابطه عاطفی و عاشقانه ، درانسان بوجود بیادحالا اگه شما بایه نفر از نظر فکری ومنطقی هم جهت باشید، خب،این تناسب دورفه قطعا در تلقی شما از ظاهر وقیافه ایشان هم تاثیر میذاره، مثلا ممکنه یه نفر تودید اول به نظرتون خیلی معمولی بیاد و اصلا زیبا نباشه ولی بعداز صحبت کردن و دیدن اینکه از نظر فکری واعتقادی واخلاقی تناسب زیادی باهم دارین، اونوقت ممکنه این دریافت شما در ارزیابی ظاهر ایشون هم تاثیر داشته باشه ومثلا شما همین فرد رو اینبار خیلی زیبا ومتناسب ببینید، ضمن اینکه زیبایی نسبی است ودردید هرکس یه تعریفی دارد، ولی درنهایت ملاک به دل نشستن، بعداز تاثیراتی که افکار واخلاق وعقاید روش داره ، ظاهر، قیافه واندام طرف مقابل است که تاچه حد باعث تمایل آدم برای پذیرفتن طرف مقابل بعنوان همسر میشود طرفین می‌بایست از جهت اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فرهنگی، فکری و خانوادگی از تناسب لازمه برخوردار باشند در غیر اینصورت انتخاب نادرستینظرتحصیلی اختلاف بیشتراز یک سطح خوب نیست، ولی اگه قصد ادامه تحصیل داشته باشن و تلاش کنن که درمقاطع بالاتر ادامه بدن، مشکلی نیست

اینکه الان نمازهاشون رو مرتب میخونن خیلی خوبه ولی دقت کنین یه.وقت از روی احساسات ومقطعی نباشه و واقعا به این نتیجه رسیده باشن که باید بخونن، درکل اگه ازنظراعتقادی اختلاف فاحش دارید باایشون ازدواج نکنید به صلاحتونه چون بعدا قطعا دچار اختلاف میشید

درمورد نحوه لباس پوشیدن حتما باایشون صحبت کنید و بگید که دوست دارید تیپ ایشون بعداز ازدواج چطورباشه، اگه قبول کرد که نحوه لباس پوشیدن خود رو مطابق میل شما تغییر بده مشکل خاصی نیست، من خیلی مردها رو دیدم که دراین زمینه بعداز ازدواج شون تغییر کردن و خییلی خوش تیپ تر وبهتر لباس پوشیدن

موقعیت خوب مالی هرچند یه امتیاز به حساب می آید ولی به هیچ وجه نباید بعنوان دلیلی بر دادن جواب مثبت قرارگیرد و درواقع جزو آخرین ملاکها باید باشد چون مردی که از نظرمالی معمولی است ولی همه چیزش مطابق میل شماست خیلی بیشتراز مردی با موقعیت خوب مالی که ملاکهای دیگرشماروندارد میتواند خوشبختتان کند

در آخر خوب وعقلانی فکرکنید وتصمیم درست بگیرید و اصلا به این فکر نکنید که جواب منفی شما چه عواقبی دارد. یاندارد ، ازدواج شوخی بردار نیست ونباید در جواب دادن رودربایستی کرد، اگه دیدید واقعا به دلتون نیست، به این مسائل اهمیت ندید

امیدوارم بتونید بهترین تصمیم رو برای زندگیتون بگیرید

موفق باشیدشیوه‌ی رایج و مرسوم اقدام کنید و هیچ گاه به خود اجازه ندهید که برخلاف روش رایج اقدام کنید.از طرفی، اینکه طرف مقابلتان اهل نماز و قاری قرآن و ... هیچگاه اینها مجوزی برای داشتن روابط خارج از عرف و شرع نیست. همچنین اینکه شما جذب ایمان  و اعتقادات ایشان شده‌اید، آیا نمی‌دانستید کسی که واقعا دارای ایمان بالایی است، اگر بدنبال ازدواج با دخترمورد علاقه خود است، به صورت رسمی اقدام می‌کند و از روابط قبل از ازدواج پرهیز می‌کند؟ هیچ گاه نمی‌توان ایمان افراد را تنها به نماز، روزه و قرآن سنجید، بلکه در کنار اینها رفتار و کردار فرد نیز باید مطابق دین و قرآن باشد؛ زیرا همان قرآن نیز به شدت از روابط خارج از عرف و شرع نهی کرده است.م از جواب منفی شنیدن پس از یک جلسه متعجب شدند و شناخت و همچنین تصمیم گیری بر اساس یک جلسه غیرممکن می دانستند. بدین طریق با اینکه پرستاران مایه آرامش بیماران هستند، خودشان از آرامشی که خداوند در ازدواج و زندگی با همسر قرار داده است بی‌بهره می‌شوند. که این امر توجه ویژه مسئولین امر ره بتونید حضوری ببینیدش خیلی جواب بهتری میگیرید.اگه تصمیم اشتباهی بگیری باید خرد شدن خودت رو ببینی... ترحم رو بزار کنار. احساست زیاد باعث میشه آدم ها رو اونطوری که هستند نبینید. اینطور فکر کن اگه تصمیم درست رو بگیری به هر دو تاشون لطف میکنی و القصه وقتشون با فکر کردن به تو تلف نمیشه و میرن دنبال سرنوشتشون. هر چند تحمل اون اتفاق براشون تلخ و سخت باشه.

کلا ببین چی میخوای؟ و چرا اونو میخوای؟و احتمالاً می‌بینید که هر بار فرد جدیدی (یک دوست، معلم، همکار یا مربی) را می‌خواهید جذب خودتان کنید که تصور می‌کنید پاسخگوی آن نیازها است و می‌تواند چیزهایی را به شما یاد بدهد که برای یادگیری آن آمادگی دارید، این تجربیات شما را به سطح‌های بعدی زندگیتان می‌کشاند.وقتی مجرد هستید، این معلم‌ها، دوست‌ها (البته در فرهنگ غیر مسلمان) می‌توانند به شکل مرد ایدآل ظاهر شوند. ازدواج ها معامله ست نه پیوند عاطفی...قتی تقریبا احساس مشترک تو حرفاتون پیدا شد حرف اصلیتونو بهشون بگیدحتما قبلا حرفاتونو رو کاغذ بنویسید چند بر اکثر موارد وقتی دختر خانم فرصتی به آقا پسر نده برا صحبت کردن و خواستگاری از این اتفاقات زیاد می افته و حتی ادامه دار هم میشه و این طولانی شدن ماجرا به ضرر هر دو طرف تموم میشهتو دوران دانشگاه در مقطع ارشد یکی از بچه های کلاس بود که کاملا مشخص بود از یه دختره خوشش میاد چون همش سعی میکرد به طور مداوم با ایشون صحبت کنه و در مقابل دید ایشون باشه از طرفی دختر خانم هم با ایشون خوب بود و بعضا شوخی های دختر پسری و کل کل راه میانداختن و یا در کلاس حرف همو تایید و یا همراه میشدنتا اینکه پسره رو یه روز دیدم که فوق العاده ناراحته و گریه از صورتش میباره فهمیدم رفته جلو و جواب رد شنیده ولی چیزی نگفتماز اون روز به بعد دختره پسره رو تحویل نمیگرفت و پسره هم دختره رو داستان بی پایانی که مثل آدامش کشی شده بود مثلا وقتی دختره میدید پسره با یه دختر دیگه حرف میزنه عکس العمل نشون میداد و یا هر وقت دختره تلفن داشت یا اس میزد پسره چشاش گرد میشد خلاصه یه روز من به پسره گفتم میخوام یه سوال ازت بکنم راستشو بگو و بهش گفتم به فلانی علاقمندی؟گفت تو از کجاااااا میدونی؟ :)))) گفتم آخه باهوش ایقدر تابلو بودین که دیگه نیازی به فسفر سوزوندن نداره و خلاصه بهش گفتم بزار کمکت کنم تا این مسئله حل بشه بخاطر غرور زیادی و اعتماد به سقفش گفت نه من گیر این نیستم و میرم جای دیگه برا خواستگاری چون رفتم مشاوره و اون بمن اینجور گفته .البته بگم خودش فوق العاده بچه بود و حرف گوش نمیداد و لجباز به تمام معناخلاصه چند جا رفت خواستگاری و بالاخره عقد کرد .روزی که تو دانشگاه با حلقه اومد اون دختر تا حلقه رو دید رنگش سرخ شد و خیلی ناراحت و کلاسو ترک کرد و تا چند جلسه کلاسارو نمیاومد یا اگر می اومد دیر میاومد و زود میرفتهمه اینها رو گفتم که بدونید یه رفتار غیر منطقی چه از طرف پسر و چه دختر میتونه تا مدتها در زندگی آدم اثر بزاره چقدر خوبه همون موقع که پسر میاد جلو دختر اگر مشکلی برا خواستگاری تو اون مقطع داره عنوان کنه و بگه از طریق خانواده باید بیان جلو اینطوری پسر رفتار به مراتب سنگین تر و آرام تری پیدا میکنه .همچنین چند جلسه صحبت برای شناخت بیشتر و بالارفتن اعتماد به نفس بزارن چون معمولا آقا پسر هایی که اهل رابطه قبلا نبودن و الان به کسی علاقمند میشن خیییییلی هول میشن و در جلسات اولیه حتی نمیتونن درست صحبت کنن برا همین اکثرا جواب رد هم میشنوند رو شکوفا می کنه قدرت مدیریت او رو زیاد می کنه توان حل مشکل او رو افزایش می ده ظرفیت تحملش رو بالا می بره خود خواهی او رو به دیگر خواهی مبدل می کنه که این موارد سازنده بودن سختی های ازدواج رو تایید می کنه چون انسان در نتیجه ازدواج می تونه تربیت بشه و اخلاق دیگر گرایانه پیدا کنه و حتی قدرت تعامل مثبتش با دیگران افزایش نظر بنده به دل نشستن یعنی یک پسند اولیهشما یک بازه انتخابی از معیارهاتون دارید که دارای سقف و کف هست وقتی در این بازه قرار داشتلازمه ازدواج موفق و تشکیل خانواده، داشتن بلوغ فکری و اجتماعی و نیز کسب مهارتهای مختلف زندگی و ... است. از حرفها و حرکات شما مشخص است که به شدت احساسی و عاطفی هستید که مقتضای سن شماست. آیا با افکار متزلزل می‌شود انتخاب درستی کرد؟ آیا فرد عاقلی را می شناسید که با این شرایط بتواند خانواده محکمی را تشکیل دهد؟!

لذا برای هر دوی شما لازم است که قبل از هر اقدامی، صبوری پیشه کنید و خودتان را به امور تحصیلی و کسب مهارتهای اجتماعی و زندگی، امور ورزشی و تفریحی مشغول کنید.

ادامه تحصیل و گرفتن دیپلم برای دختر خانم و نیز برای پسر ادامه تحصیل و کب تخصص فنی یا تحصیلی و مشخص شدن تکلیف سربازی و... اولین نکاتی است که به ذهن متبادر می‌شود. بنابراین با این شرایط شما، فراموش کردن بهترین راهکار است.

*البته ناگفته نماند، اگر آقا پسر شرایط اولیه ازدواج اعم از بلوغ فکری و اجتماعی و نیز مهارتهای ازدواج و زندگی و نیز احساس نیاز داتی را دارد و از طرفی خانواده هم همفکر و کمک حال هستند، می تواند با فرد دیگر اقدام به ازدواج کند. وفقکم الله

    -0 اند موقعی که شهید بابایی قبل از انقلاب برای آموزش های نیروی هوایی به آمریکا رفته بود، شبی فرماندة پادگان که از مهمانی بر می گشته دیده است فردی در میدان پادگان مشغول دویدن است، به او که می رسد، می پرسد این وقت شب این جا چه کار می کنی و عباس بابائی آن رادمرد بزرگ پاسخ می دهد: « دارم از شیطان فرار می کنم.»

در پایان: باید بدانید که یکی از زمینه های وجود افکار منفی شنیدن و گفتن و تصور کردن سخنان شهوانی می باشد. بنابر این در این جهت هم باید مواظب بود که از این گفتگوها و جلسات پرهیز نمایید. و بالاخره دوستی با افراد خود ساخته و پاک و پرهیز از شوخی های شهوانی و جنسی و مطالعه کتب عرفانی، مثل نشان از بی نشان ها و کیمیای محبت و متوسل شدن به معصومین ـ علیهم السّلام ـ می تواند در این راه سرعت سیر و حرکت شما را بسیار زیاد نماید. خانمم موفق باشی  وان از شما استفاده ابزاری کنن اونوقت هولی میدونم اینا همش بهانه بود اگه پسری دختری رو بخواد پاش همه جوره وایمیسته به خدا من دختر بدی نبودم باایمان.پاک شاید زیادی ساده ام یا زود دلبسته شدم میگم همش به خاطر ایمانی که میگفت داره عاشقش شدم وقتی دید من دائم بهش میگم به خانوادت بگو تا دیگه بیشتر از این به گناه نیوفتیم پارسال بهم گفت برو به فکر زندگی و آیندت باش و خداحافظ. نمیدونید که من چه اشکها ریختم چقدر غصه خوردم ولی نمیتونم فراموشش کنم ماهی چند بار بهش پیام میدادم بهش میگفتم که من واقعا دوستت دارم اونم میگفت ما قسمت هم نیستیم نمیخوام اذیت شی دیگه بهم پیام نده باز بعد از یه مدت دلم براش تنگ میشد بهش پیام میدادم تا این چندهفته ی گذشته با بدترین لهن و توهین پیامم رو جواب میده حالم از این احساسم بهم میخوره دوست دارم از ذهنم از قلبم بندازمش بیرون اونی که اصلا لیاقت عشق پاک منو نداره همیشه سر نمازم نفرینش میکنم امیدوارم آهم روزی دامنشو بگیره خدا ازش نگذره هیچوقت حلالش نمیکنم... حالا اومدم از شما بخوام کمکم کنید تا حالم خوب شه. باتشکر.وب میشن، گروه رو ترکگه تماس گرفتن و هر چی گفتن بگو بهتره هر چی سریع تر به خانوادتون اطلاع بدین و منم اطلاع میدم و اگه گفت حالا بذار با هم حرفهامون رو بزنیم و بعدا بگیم بگو نه اصلا امکان نداره بدون اگاهی خانواده ها من بخوام با شما صحبتی داشته باشم.به خانوم واسطه هم بگو لطفا بار اخرتون باشه همچین اشی برای من میپزین چون اگه یه دفعه به خانوم واسطه جواب تند ندی اونوقت میخواد بگه یه نفر میخواد تو پارک ببینتت و یه نفر میخواد اونجا ببینتت و حالا بیا ببینیم چی میشه و بعدا به خانواده ها میگیم و این کارها برای شان دخترها خوب نیست شما سنگین و رنگین سرجات باش و بگو هر مورد خوبی بود به خانواده اطلاع خطای ایده آلی و آرمانی

دخترانی که افکار آرمانی و ایده آلی دارند و با در نظر گرفتن استانداردهای غیر واقعی، خواستگاران را رد می کنند و یا پسران در پی دختران با معیارهای ویژه هستند که با آن معیارها پیدا نمی کنند، در نتیجه سن بالا می رود و دیگر خواستگار یا فرد مورد نظر را نمی یابند.

رفتنِ شما به دانشگاهی که باب میلتان نیست، خطای دیگری است که ممکن است مرتکب شوید و نتیجه آن پشیمانی است. ضمن اینکه شما در شهر غریبی (تهران) می روید که مشکلات عدیده، مثل: عدم مسکن، عدم شغل مناسب و در خور شان و نیز به جهت دلبستگی و عاطفی بودن شما احتمال به خطر افتادن و گرفتار شدن در دام مسائل پشیمان کننده، زیاد است.

لذا بهتر است به خواستگارانی که هماهنگی بیشتری با شما دارند و با علایق و خواسته های منطقی شما موافق هستند، فکر کنید. البته در مورد پسر عمویتان ظاهراً بنا بر گفته خودتان تناسب کمتری دارید. لذا بیشتر بررسی و دقت کنید.او بعضی وقت ها خجالت میکشید برای همین حرف هایش را روی کاغذ مینوشت حتی وقتی با هم تنها بودیم.به هر حال گذشت.الان او دیگر بزرگ شده.وخیلی با من سرد شده.راستیتش من چند بار دلش را شدید شکستم.حتی یکبار هم غرورش را شکستم تقویت اراده و خویشتن داری:[1] با داشتن برنامه برای تقویت اراده و نیز خویشتن داری و مبارزة عملی با هوای نفس و خواهش های نابجای آن می توان قدمی در تعدیل برداشت. تقویت اراده هم با انجام کارهای کوچک و به ثمر رساندن و تمام کردن آنها و پرداختن به کار بعدی و ... میسر می باشد.

موقعی که اراده ما قوی شود به راحتی می توانیم بر افکار خود مسلط باشیم و هر موقع فکر منفی و شیطانی به سراغ ما آمد، آنها را دور کنیم.

اصل جایگزینی: هنگام هجوم این افکار ذهن خود را با ذکر لا اله الا الله پر کنید. این ذکر برای راندن این افکار مجرب است. ( ر.ک به حاشیه مفاتیح الجنان)

استفاده از تلقین مثبت:[2] با تلقین می توان خود را در برابر افکار منفی مجهز و واکسیناسیون کرد. وقتی در شبانه روز در مواقع خلوت شخصی فکری به خود تلقین کنیم که می توانیم انسان خوبی باشیم و فکر بد به ذهنمان راه ندهیم، پس از مدتی به صورت ملکه خواهد شد و مدیریت افکار را خود به عهده.

سرگرمی و اشتغال:[3] جوان هر چه فکر و ذهنش به موضوع یا موضوعاتی مشروع و حلال مشغول باشد، اجازة ورود افکار شیطانی را نمی دهد. بنابراین مشغولیت ذهنی و خوابیدن به هنگام خستگی در این جهت هم می تواند کارساز باشد.

تقویت حرمت نفس:[4] عقدة حقارت، نشناختن خود و کوچک شمردن و حتی هیچ شمردن خود، راه را برای نفوذ شیاطین جنّی و انسی باز می کند. فردی که هم خود و هم دیگران وی را کوچک و حقیر و پست می شمارند خیلی راحت تر از دیگران در دام شیطان و افکار منفی قرار می گیرد. ولی با ارزش قائل بودن برای خود، هدف مند بودن خدا از خلقت من و ... می توان به تقویت حرمت واقعی نفس پرداخت و کسی که به جایگاه و کرامت خود نزد خداوند آگاه است هرگز راضی نمی شود با افکار شیطانی خود را به مرحله پست بیاورد. که فاصله سنیتون یه مقدار زیاده سعی کنین دوره عقد رو (زیر نظر والدین) بیش از دوماه داشته باشین تا با شناخت کافی زیر یه سقف برینان شا الله که خوشبخت باشیدنه ولی اگر میدونید حسابی سرگرمه درسشه مشکلی پیش نمیاد تا یه سال دیگه چون کنکور خیلی وقت گیره مطمئن باش وقت نمیکنه به چیزه دیگه ای فک کنه که میترسی از دستت بره میتونی تو این یه سال مواظبش باشی و هواشو داشته باشی اگر مامان باباش راضی هستن احتمالش زیاده خودشم راضی بشه به شرطی که خیلی دختره بلند پروازی نباشه بهتره یه سوال بپرسی که خودش چه رشته ای دوس داره یا برنامه ش چیه از خونوادشم میشه پرسید اینان اگه با همون خواستگارهایی که شرایطشون مناسب نبود ازدواج می کردید بهتر از این بود که به پای این آدم بمونی لاقل اگه خدای نکرده مشکلی پیش میومد میدونستی همشهریه و دستت به یه جا بنده نه اینی که کیلومترها باهات فاصله دارهممنون از نظرات دوستان قابل احترام هستند اما با بعضی از نظرات مخالفممن کل ماجرا رو یکجا تعریف کردم مساله اصلی مشکلتازه اینجا فقط چند مخاطب نظر دادن اگه تو اجتماع این حرفو بلند بگید رفتارا بدتر هم میشه .مطمئنن شما منظور بدی نداشتید اینو میگم چون نمونه های شما رو زیاد دیدم واغلب پسران بسیار جوان هستن یعنی زیر سال. نمونش آقای علیخانی! یادمه اون اویل کارش خیلی جملات زشتی برای خانوم ها استفاده می کرد ولی الان اینطوری نیعتماد به اطلاعات موجود در سایتهای همسریابی خیلی سخته اما شاید غیر ممکن نباشه البته باید فکر کنین همه هر چی میگن دروغه مگر اینکه خلافش ثابت بشه، این طوری احتمال ضرر به کمترین حد خودش میرسههمشهری هم بستگی به خودتون داره که چقدر با اداب و رسوم و فرهنگ های مختلف سازگاری دارین...اما راههای قبلی تون خیلی استاندارد تر بود...والبته یه توصیه، به نظرم قبل از مطرح کردن سوال های بعدیتون اول خوب فکر کنین چرا می خوایین ازدواج کنین....اون وقت به جواب خیلیییی از سوالهای قبلی و بعدی تون می رسین...کلاه نذاره با شما مغابله میکنه و مثلا در مقابلا این اوصاف اگر مورد مناسبی پیدا کردی که یکی از این موارد را نداشت مثلا همسن سلام خدمت خواهر پاک و گل خودم

ببین به نظر من این آدم باید آدم هوس باز و بی آبرویی باشه با توجه به اینکه ازدواج موفقی هم نداشته!

بسیار کار بیجایی کرده که با آبروی شما بازی کرده و جلوی جمع درمورد شما صحبت کرده و به نظر من الان شما باید در جواب همون کارش و بخاطر تاثیر روی دیگران کاری مشابه کار خودش رو انجام بدید

یعنی با عصبانیت تمام ازش جلوی همون جمع و توی همون یعنی اگه از گذشتش خبردار نمیشدین باهاش ازدواج میکردین؟ میتونستین مطمئن باشین که همراه خوبیه؟! اگه نفر بعدی در زندگی با شما از گذشتتون خبردار بشه و با شما همینطور رفتار کنه براتون قابل قبوله؟ اگه توبه کرده باشه اگه قلبا پشیمون شده باشه چی؟ و...... هزاران سوال دیگه. من خودم فریب یکی را خوردم دلمو کف دستم گرفتم حتی از ارزشها و اعتقاداتم گذشتم تا داشته باشمش ولی بهم پشت کرد. و هرگز نمیبخشمش. به همه چیز فکر کنید ما حق نداریم از سر مصلحت اندیشی بهمدیگه صدمه گه قصد ازدواج نداشتید برا چی اجازه دادید رابطه به جایی بکشه که یه مباحثی مطرح بشه و بعدشم دروغ پشت دروغ؟سوما: اگه حالا، هم شما و هم اون آقا قصدتون برا ازدواج قطعیه پس یادتون باشه که نجات در صداق و راستگویی است. حتما اتفاقاتی که براتون افتاده رو براشون روشن کنید و به دروغ هاتون اعتراف کنید که در این صورت دو حالت به وجود میاد: یا قبول میکنند که در این صورت کارتون راحته یا قبول نمی کنند و ازتون دلخور میشن. بنده پیشنهادم اینه که هر چه زودتر برا صداقت داشتنتون اقدام کنید بهتر از هر چیزیه چون اگه اتفاقات گذشته رو نگید و ایشون روز به روز به شما وابسته تر بشن و از اطرافیان در مورد شما بشنوند اون وقت باید هم تو این دنیا و هم تو اون دنیا جوابگو باشید به هر حال ایشون به قصد ازدواج به سراغتون اومدن و نباید کار از اینی که هست خرابتر بشه.موید باشید

این مسئله خواستگاری گذشت تا اینکه هفته پیش یدفعه بی مقدمه بعد از تموم شدن کلاس و رفتن استاد ،این آقا پاشد و رفت بالا و ایستاد جلوی همه ی بچه های کلاس بازم از من خواستگاری کرد و با نهایت پر رویی جلوی 20 نفر آدم کلی ابراز عشق کرد .منم که انتظار این کارو نداشتم فقط مثل مجرما پا به فرار گذاشتم تا دیگه چیزی نشنوم.که با هم داشته اند می خورن و اصلا سختی های گذشته به نظرشون نمیاد و این نشون دهنده اینه که سختی های ازدواج در مقابل خوشی ها و نعمتهاش ناچیزهت اهاتو کامل گردن بگیر حتی اگر میدونی اون مقصره تو بگو بی تجربه بودی از علاقه زیاد اینکارو کردی وگرنه برا هیچ دختری اینجوری نیستی که...اعتماد فقط از این لحاظ نیست که به پاکیه هم شک نداشته باشید اعتماد برا دختر اینم هست که بدونه طرفش احساساشو میفهمه بهش احترعزیزم شروع رابطه بدون اطلاع خانواده ها همیشه دردسر ساز بوده و هست. به هر حال شما باید ابتدا به اون آقا پسر بگید و یه فرصت محدودی بدید تا برا خواستگاری پا پیش بذاران اگه قبول کردند پس شما هم به خونواده تون اطلاع بدید تا این خواستگاری صورت بگیره چه بسا خونواده ها بهتر می تونن هم برا شما و هم برا اون آقا پسر تصمیم خوبی بگیرند و شاید با چند جلسه صحبت هم خونواده هاتون راضی به این امر بشن و هم شما شک و تردیدتون برطرف بشه که در این صورت جواب قطعی بله یا خیر را خواهید داد.اگه هیچ کدوم از خونواده های طرفین قبول نکردند پس باید بی خیال اون آقا بشید و با توکل بر خدا و تکیه بر عقل و منطق و مشورت خونواده تون جواب اون خواستگارو هم بدید.فقط خواهرگلم اگه این دو تا خواستگارات به نا به دلایلی بهشون جواب منفی دادید دیگه سراغ شروع یه رابطه ی جدید مخصوصا وقتی که می دونید منجر به ازدواج نمی شه نرید چرا که آسیب این روابط بیشتر متوجه خودتون میشه. موید باشید انشالله.

ید به این نکته توجه کنید که صرف عشق و علاقه برای انتخاب همسر کفایت نمی‌کند و چه بسا عشق و علاقه شدید باعث شود که دیگر ملاک‌ها و تناسبات لازمه را برای ازدواج نادیده بگیرید.از این رو لازم است به صورت عقلانی، منطقی و فارغ از هرگونه احساسات و دل‌رحمی‌های عاطفی، این مورد را ارزیابی کنید و همه ملاک‌ها و تناسبات را درنظر بگیرید و همچنین درباره اشتباهات گذشته‌ای که ایشان داشته فکر کنید و اینکه آیا می‌توانید گذشته ایشان را نادیده بگیرید و در آینده زندگی زناشویی، اشتباه گذشته ایشان را به رخ ایشان نکشید و او را به عنوان همسر خود انتخاب کنید؟ بهتر است دل رحمی‌های عاطفی را کنار گذاشته و احساس‌گونه رفتار نکنید؛ زیرا چه بسا همین دل‌رحمی‌های نابه جا، می‌تواند زندگی شما و ایشان را تحت تاثیر قرار دهد و در نهایت دچار مشکل شوید.لذا اگر بعد از بررسی تناسبات و شرایط موجود و فارغ از هرگونه پیشداوری‌ها و احساسات آنی و کنار آمدن با اشتباهات گذشته ایشان، توانستید به ایشان نمره خوبی بدهید، در آن صورت می‌توانید با خانواده خود در مورد این قضیه صحبت کنید و آن‌ها را مجاب کنید. البته این بدین معنی نیست که از مشورت‌های آن‌ها بی نیاز باشید، بلکه شما می‌توانید با ارائه توضیحاتی از تصمیمتان و همفکری با آن‌ها، بهتر اقدام کنید.نکته دوم: در مورد اشتباه گذشته دخترمورد علاقه‌تان باید عرض کنم که چه بسا این سوال برای هرکسی که در جریان انتخاب همسر است بوجود آید که اساسا گذشته طرف چقدر مهم است؟ اگر کسی در گذشته اشتباهاتی داشته، آیا برای تشکیل یک زندگی مشترک نمی‌توان به او اعتماد کرد؟جواب: مسلما گذشته افراد به مقداری که در آینده اثر بگذارد، مهم است. مثلا اگر فردی در گذشته روابط زیادی داشته، این امکان وجود دارد که در آینده نیز سراغ آن روابط برود. در چنین شرایطی بهتر است فرد او را رد کند. نی خواستگار خوب براشون هست بعد اون رده دیگه باید شانسی خواستگار خوب پیدا براش یانه....شما هم خواستپاراتو راه بده شاید همونی باشن ک دوست داری...انقد سخت نگیر....امیدوارم حسرت این روزها رو نخوری پس عاقلانه فک کن...موفق باشی نداشته باشید تا همسر شما بتواند شما را بشناسد و خودش را با رفتار شما وفق دهد چنانچه همسر شما هم باید چنین برخوردی را نسبت به شما داشته باشد.؟ منم نگفتم دائما کارش این باشه زمانهایی که حالش گرفتست و امکان بیرون رفتن هم نداره میتونه اینکارو انجام بده تاثیرش رو دیدم که میگم. موسیقی خیلی ارومم میکنه پس منطقیه به بقیه هم توصیه کنم.ا علاقمند شده چون شاید هوسی بیش نبوده باشه که اونم با جرقه از طرف خودتون شکل گرفته..مهم نیست که شما سعی کردید ایشون متوجه علاقه شما نشه.مهم اینه که آقایون در اینجور موارد زرنگ هستن و زود متوجه میشن.خواهر من خیلیا ازاین راهی که شما واردش شدید صدمه دیدن چون تهش هیچی نبودهاون چیزی که لیاقت و ارزش داره شما و سلامتی شماست برای هر کسی و هر چیزی به خطر نندازیدش.و ضمنا از خدا و ائمه بخواهید که همسر خوب و مومن نصیبتون کنه نه الزاما ایشون.یه نفر دور هستید هورمن عشق بیشتر ترشح میشه نسبت به زمانی که پیشت هست بنابراین دلیل اینکه عاشقشی همینه که دوری ازش اگه پیشت بود شاید بیشتر اخلاقش رو مد نظر قرار میدادی تا الان داماد باشه میشه با وساطتت بزرگترهایی کعزیزم اختلافتون خیلی زیاده سنی تحصیلی و ... حالا یک جلسه باهش صحبت کن بعد بشین ویژگی هاشو بنویس نقاط مثبت و منفیشو لیست کن بهش امتیاز بده ببین ایا نمره قبولی رو میگیره یا نه ؟ شاید اینقدر طرف خوب باشه و باشعور که سن و تحصیلاتش اصلا بچشم نیاد تا باهش صحبت نکنی چیزی دستگیرت نمیشه بعدم شما24 سسالته شما بگی خواستگار پیدا  نمیشه منم که 30سالمه یگم پیدا نمیشه! پس امید به زندگی  در من باید به هیچ برسه دیگه

دستگیر شد!تمام حرکات و سکنات این آقا از ابتدا نامشروع، نامعقول، غیر منتظره، غیر عادی و تحریک آمیز بوده که این نشانه شیاد بودن این به اصطلاح خواستگار است که خدا و پیغمبر و محرم و نامحرم و هیچ یک از قیود اسلامی را عملاً قبول ندارد.اینکه عشقت پاک بود میدونم احساست ضربه خورده دلت شکسته توی دنیات ا موندی تموم اینا رو میدونم چون خودم با تموم وجود حس کردم . اما باور کن کم کم میتونی باهاش کنار بیای .بهش دیگه اس نده اون ابدا تورو درک نمیکنه دلش نمیسوزه . دلت تنگ شد با خدا حرف بزن بگو خدا دلم واسه این بنده ات تنگ شده هرچی تو دلته به خدا بگو از خدا بخواه که هرچی خیره همون بشه .مطمئن باش خدا ارومت میکنه شک نکن . اگه حقی ازت ضایع شد بسپر دست خدا خدا خودش حقتو میگیره .ز من میشنوی نفرینش نکن چون نفرین انرزی منفی داره و بیشتر از اینکه اون بسوزه خودتو میسوزونه سعی کن دعاش کنی اون الان بیشتر از همه به دعا نیاز داره .دعا کن ایمانش قوی بشه .یه ایمان قوی . اونوقت مطمئن باش خدا تورو هم اروم میکنه امیدوارم که خدا هرچه زودتر دلتو اروم کنه  ل به مردی می بندید که شما را نمی‌خواهد؟! کسی که انتظارات غیر شرعی و غیر عادی دارد، یقیناً به هیچ یک از واقعیت این است که برای ملاقات با مرد ایدآل وقت درست و غلط وجود دارد. ممکن است برای آشنا شدن با مرد ایدآل زندگی‌تان آمادگی نداشته باشید. یا شاید هم او برای مامّا اگر در گذشته فرد یک رابطه‌ای برقرار کرده امّا به شدت نسبت به گذشته خود پشیمان گشته و توبه کرده و در حال حاضر فرد پاکی است، در آن صورت می‌توان به چنین فردی اعتماد کرد.البته مشروط به اینکه اگر او را به عنوان همسر پذیرفته‌اید، نباید گذشته او را همواره به یاد آورید، بلکه باید گذشته او را نادیده بگیرید و گرنه این مسأله می‌تواند در زندگی و روابط زناشویی، ایجاد مشکل کند.

 

همچنین نباید این نکته را نادیده گرفت که اگر رابطه دختر و پسری(به هر قصدی) نادرست است، پس چرا شما ارتباط برقرار کرده‌اید و مانند او اشتباه را تکرار کرده‌اید؟ زیرا اگر ایجاد رابطه اشتباه است، شما هم مرتکب همین اشتباه شده‌اید.بنابراین با توجه به همه این توضیحات، اگر طرفتان اهل رابطه نبوده و صرفا اشتباهی در گذشته انجام داده و نسبت به اشتباه خود سخت پشیمان شده و قصد تکرار آن را ندارد و توبه کرده است، در چنین شرایطی می‌توانید به او فرصت بدهید. ولی باوجود این اگر هنوز تردید دارید بهتر است به صورت حضوری از یک مشاور کمک بگیرید.نکته سوم: در صورتی که نسبت به اشتباه گذشته ایشان کنار آمدید، ولی با مانعی به نام خانواده روبه رو هستید، هرگز نباید بدون در نظر گرفتن نظرات و مشورت‌های آنان به دو گروه موافق و مخالف تبدیل شوید، بلکه بهتر است علت مخالفت آنان را بیابید و پاسخ قانع کننده‌ای به سوالات آن‌ها بدهید. از این رو اگر غیر از اشتباهات گذشته دخترخانم، موارد دیگری وجود دارد که باعث مخالفت خانواده شما شده است، بهتر است قبل از هگونه پیشداوری، به نظرات و حرف‌های آنان گوش دهید و بعد از آن با پی بردن به علل مخالفت آن‌ها می‌توانید بهتر به سوالات و احیانا ابهامات آنان پاسخ دهید.در آن صورت اگر واقعا، مخالفت آن‌ها را بجا مى‏‌‌دانید، پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم غلط خود دست بکشید، امّا اگر مخالفت آن‌ها را بى‏ مورد مى ‏شمارید، هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسیم نشوید و در برابر هم جبهه‌‏اى تشکیل ندهید؛ بلکه درصدد جلب رضایت آنان برآیید. لذا شما باید با تکیه بر دو عنصر محبت و اندیشه، والدین خود را نیز به جبهه موافقان با این ازدواج خاص دعوت کنید. پس تا زمانى که رضایت آنان را به دست نیاورده، بهتر است اقدام نکنید. امّا اگر اقدام کرده‌اید باید خود را برای عدم حمایت خانواده خود چه از جهت مالی و غیر مالی آماده کنید. امّا در هرصورت سعی کنید به حرف‌ها و نقطه نظرات خانواده خود توجه کنید و در صورتی که مخالفت آنان را غیر منطقی و نادرست می‌دانید، با این راهکارهایی که ارائه می‌شود، در پی کسب رضایت آنان برآیید.انسان ها وجود داره. مطمئنا دوست داشتن و به دل نشستن چهره و ظاهر همسر یکی از مهمترین اصول ازدواجه. به خاطر همینه که افراد باید قبل از ازدواج، ابتدا به تعریفی از زیبایی از نظر خود دست پیدا کنن و سپس براساس تعریف به دست آمده شخصی را به عنوان همسر دلخواه برای خودشون انتخاب کنن.ای حق نسشته.اون اتفاقو به حساب یک تجربه بزارین اگرچه تلخ بوده.اما باور کنین  اون خانم لیاقت شمارو نداشته و من شک ندارم در آینده حسرت چشیدن یه ذره از اون محبتهارو خواهد کشید.به نظر من اون خانم هنوز به درک درستی از عشق نرسیده بود.اون الان فکر میکنه پزشکی و دکتر شدن یعنی خوشبختی..درحالی که مونده تا حالا حالاها بفهمه زندگی خیلی سخت تر ازین حرفاست.الان جوری با خودتون کار کنید که اگه اتفاقی توی خیابونم دیدینش انگار نه انگار.رها در مشاوره‌های مختلف به مراجعین عرض کردیم که در امر مهم و خطیر ازدواج باید والدین محترم طرفین، ناظر و در جریان تمام مراحل ازدواج باشند تا انشاءالله انتخاب درست و صحیحی را انجام دهند.لذا پیشنهاد بنده این است که حداقل مادر عزیزتان را در جریان قرار دهید و به همراه مادرتان در جلسات - احیاناًخارج منزل- شرکت کنید. در ضمن امر ازدواج بسیار حساس و مهم است و والدین حتماً باید حساس شوند و ازدواج های که با نظارت خانواده تشکیل شده‌اند، غالباً کمتر دچار مشکل بوده‌اند. این لینکها را مطالعه فرمایید. وفقکم الله زنهایی که پشتوانه ندارند و در خانه مورد ظلم واقع میشوند چگونه دفاع کنه قول گرفت بهش فرصت بدم، گفت بیا یه مدت از شما الان تو جو این رابطه هستید و قادر به تصمیم گیری صحیح نیستید بقول یکی از دوستان مسخ شدید.. دختر خوب خواهر من! شمایی که خداباوری شمایی که حلال و حروم سرت میشه یه خواهش ازت دارم میشه یه لحظه خودتو جای همسر اون اقا بذاری ابجی؟ میشه تصور کنی زندگیت یهویی با دوتا بچه ویرون بشه چه حسی بهت دست میده؟میشه با خودت فکر کنی داری چیکار میکنی؟ ابجی جان الان داغی نمیدونی داری چیکار میکنی بذار یه مدت بگذره بخدا قسم به خودت لعنت میفرستی حتی شرمت میاد که بیاد این روزا بیفتی...من همسن شمام بنابراین خوب درکتون میکنم از برخی جهات..اینکه تنهایید و دوست دارید یه همدم داشته باشید یکی که بفهمه شما رو و شما هم بفهمیدش ..دوستتون داشته باشه و دوسشفک میکنه شما میخواین محدودش کنین پس از فردا دمار از روزگارتون درمیاره و به قول معرف به مرگ میگیره که شما به تب راضی بشید چرا؟ چون شما قبلا با حرفاتون بهش این پیام رو دادید که قراره نذارین آب خوش از گلوش پایین بره درحالیکه که همچین قصدی نداشتینباور کنید زنها دنبال سوار شدن رو کول مردها نیستن بیشتر این اختلافات به خاطر اینه که رفتار با همدیگه رو بلد نیستیم شما با خانواده ای که بافرهنگن وصلت کن غمت نباشه هیچکی سوارت نمیشه! فقط اینو بدون زنها به کلمات خیلی حساسن به حرکات خیلی حساسن فقط کافیه احترامشون رو از این دو جهت حفظ کنید و بهشون محبت کنید اون وقت مثل گل واست میشکفن نه اینکه سوارت بشن  این کارا مال خانواده های بیفرهنگه اگه چشماتون رو باز کنین خیلی راحت قابل تشخیص هستن اینو بدون زنها با هرکی هم دشمنی کنن با شوهرشون دشمنی نمیکنن مگه اینکه مریض باشن!!شوهرم اینا دقیقه ای پیاده راهه. هزار بار شکر طبقه پایین اینا نرفتیم.نه اینا راضی بودن بریم نه منو شوهرم.البته مادرشوهرم به خاطر پول اجاره که میگیره راضی نبود. درد دل خودمو بگم ..خفه شدم بس یه سال هیچی نگفتم.اخر دیدم اینجا بگم شاید شماها که مثل منین یه راهی نشون مادر شوهر من خیلی خسیس ،پست،اخمو هستش.نه دوس داره براش مهمون بیان نه دوس داره کسی از وسایلااولا شما اصلا سن یندارین که پناه بردین به این سایتا .... توکلتون به خدا باشه بته وجود این موارد به این معنا نیست که طرف صد در صد چنین مشکلی دارد بلکه اینها صرفا قرائنی است که ممکن است فرد متصف این صفات، با چنین مسئله ای روبرو باشد. در کنار اینها نقش مرد به عنوان تعیین کننده حدود و وظایف و اختیارات زندگی از همان ابتدا قابل توجه است. یعنی اگر مردی از همان ابتدا نسبت به همسر خود بی توجه باشد و اهمیتی به او ندهد، طبیعی است که اگر بعدا بخواهد نسبت به او حساسیت نشان دهد، این کار یا عملی نمیشود و یا اینکه با تنش مواجه میشوند. لذا زن و مرد هر روشی را که میخواهند برای زندگی اتخاذ کنند باید از همان اول مطابق آن عمل کرده تا در ادامه زندگی با مشکل مواجه نشوند. نه با پسرش من همش فکرم منفیه، هی به خودم تلقین میکنم که مثل قبلا نیست، همش یاد اون جملش که گفت دیگه حسی نداره میفتم، در حالی که دقیقا دلیل گفتنش رو متوجه شدم،گیجم، نگرانم، هی میگم اگه واقعا دیگه دوستم نداشته باشه چی؟ هر کاری میکنه باز این حس بد همرامه! میخوام عادی و مثل قبل باشم ولی این فکرهای منفی نمیذارهبعداز علوم پایه، واقعا تصمیم گرفتم روش زندگیم رو بصورت جدی تغییربدم، تودانشگاه چندتا دوست خوب پیداکردم، با چندتا از دوستان دبیرستانم هم رابطه خوبی داشتیم، شروع کردن به تفریح وگردش ولذت بردن از زندگی، هرروز بعداز کلاس یا بیمارستان با دومرسی از راهنمایی هاتون.میخواگ بعد کنکورش به خواهرم بگم باهاش حرف بزنه.جواب منو نمیده اگه من بزنگم...اون الان فکر میکنه من با کسی دیگه رفیق شدم...چون من به غیر از پیج اصلی اینستاگرامم یه پیج دیگه با اسم دختر درست کرده بودم که برم پستاشو ببینم.اخه خودمو بلاک کرده بود نمیتونستم ببینم.بعد که دعوا شده بود دوستش بببینید دوستان هم گفتن که من باید زودتر اقدام میکردم اما من چطوری اونموقع جلو میرفتم.من الان 22 سالمه.خب چند سال پیش شرایط ازدواج نداشتم الانشم ندارم.اخه خودش گفت با هم میمونیم تا ازدواجِِ....من موندم کسی که انقد دوسم داشت چطوری یک ماه حتی یک زنگم نزده....یعنی بعد این سه سال تونسته منو انقد زود فراموش کنه؟واقعا موقع هایی که بهش فکر میکنم بهم فکر میکنه؟باور میکنیو هر شب خوابشو خواهر خوبم شاید این روزا حرف های ما پذیرفتنش برات سخت باشه و بگی شما منو درک نمیکنید اما خواهری بیشتر بچه های این سایت از جمله خودم تمامی این مراحلو گذروندیم .یه مدت بیتابی داری اما هروقت دلت گرفت به این فکر کن که چه اتفاق های بدتری واست اتفااق بیفته .یا اصلا به این فکر کن که بعد ازدواج ماهیت این اقا واست مشخص میشد اونموقع چکار میکردی؟اون زمان جدایی بهتر بود یا الان؟ تو از خدا یه فرد با ایمان خواسته بودی .اما حالا فهمیدی که این اقا ایمانش ظاهری بوده و مومن واقعی نبوده تازه باید خوشحال باشی چون خدا بهت نشون داد که ایمانش پوچ بود مطمئن باش اگه باهاش ازدواج میکردی یه روز از خدا شاکی میشدی که چرا ماهیتشو بهم نشون ندادی . اشه میخوادشمارو وابسته کنه که کم کم بهت در مورد گذشته اش بگه و اونوقت  چون شما وابسته شدی تمام شرایطش رو میپذیری! اگه بگه زنم عقدی بوده طلاقش دادم باید تحقیق کنی ببینی که دلیل طلاقش چی بوده مهریه داده یا هنوز داره میده بچه داره یا نه؟ بعدم یه پسر سی و دو ساله بهتره یکی همسن خودش بگیره نه دختر بیست ساله اونم پسرهای این دوره زمونه که فوق لیسانس دارن دنبال زن فوق لیسانس به بالا هستن اونوقت این اقا روی تحصیلات شما هیچ حساسیتی نداشتن انشاالله که برای ازدواج بخوان ولی معمولا برای پسرهای فوق لیسانس مدرک مهمه پس مواظب باش سرکارت نذاشته باشه. پس راه حلت اینه که تا شرایطش رو کامل از نزدیک ندیدی بهش وابسته نشی تمام دلایل جداییش رو بفهمی و خانوادت رو هم در جریان بذاری.م بهش حق میدم.دختر داییم چون تو ناز ونعمت بوده و خیلی نازشو کشیدن.دوس داره من نازشو بکشم.البته اکثر دخترا اینجورین.ولی من متاسفانه خیلی اهل ناز کشیدن نیستم.من تقریبا آدم خشک و مغروری هستم.محبتمو سعی میکنم به جای حرف با کارم نشون بدم.شاید واسه همینه که از من سرد شده.نمیدونم.هر کاری میکنم بهش فکر نکنم نمیتونم.بعضی رفتاراش عذابم میده.مثلا اینکه با بعضی پسرای فامیل خوش وبش میکنه. حتی وقتی با برادر خودمم خوش وبش میکنه حرصم میگیره.(خواهشا سرزنش نکنید)من دوس دارم اون فقط با من خوش و بش کنه.راستش میدونم خیلی انحصارطلبم وخودخواه. یه اخلاق بد دیگه من اینه که شدیدا غیرتیم.البته غیرت خوبه امامن دست خودم نیست.وقتی توی جایی با داییم اینا هستیم.همه جا رو به دقت نگاه میکنم. تا کسی به دخترداییم نگاه نکنه.وقتی پیش من نیست همش میترسم نکنه الان یکی با نظر بد بهش نگاه کنه.نکنه یکی گولش بزنه.چون خیلی سادس. ما توی یه شهر تقریبا 10000نفری زندگی میکنیم. که اکثرا با هم فامیلند یا همو میشناسن.و جو مذهبی شدیدی داره شهر ما و حرف توش زود میپیچه.از طرفی من به نسبت سنم آدم با احترامی در شهر هستم.زیاد اهل صمیمی شدن وشوخی کردن نیستم.خودمونی بگم زیاد رو به کسن راجع به دانشگاه میگم طبق تجربه ای که داشتم و از نزدیک با دوستای خوابگاهی برخورد داشتم. ینکه دیگران میان و درمورد زمان ازدواج نظر میدن و میگن دیر شده خیلی حسی بدی به آدم دست میده ولی به نظر من باید هرکار که از نظر خودت درست و منطقیه رو انجام بدی نه اینکه اشتباه کنی تا دل دیگرانو به دست بیاری، دیگران فردا مسئول کارها و اشتباهات ما نیستن کاری هم انجام بدی که خودشون انتظار داشتن و سرت به سنگ بخوره مسخرت میکنن و میگن دیدی فلانی به چه روزی افتاد. ازدواج به این نیست که نرفتی یه شهر دیگه و موندی شهر خودت حتما با اونی که دلت میخواد ازدواج کنی من خودم موقع انتخاب رشته به این موضوع فکر کردم و بهترین دانشگاه تهرانو با اینکه قبول میشدم نزدم و شهر خودم موندم و بعد پشیمون شدم که تهرانو نزدم  ببین کجا بهتر میتونی پیشرفت کنی و به موقعیت بالاتر درسی شغلی ... برسی. ازدواجتم بستگی داره به قسمتت،زیاد فکر نکن که کدوم شهر باشم میتونم ازدواج کبه نظرم شما به حرف مردم کار نداشته باش که ازدواجت دیر شده یا نه کاری که دوست داری رو انجام بده.

اول تکلیفت رو با خودت مشخص کن که دوست داری درس بخونی یا ازدواج کنی.

اگه از این دخترهای مستقل باشی بتونی واقعا بیای تهران کار کنی و درس بخونی حتما میتونی همینجا یه مورد خوب هم برای ازدواج پیدا کنی که از نظر تحصیلی بهت بخوره تا اینکه بشینی تو خونتون پسر عموت هی بیاد خواستگاریت تا مجبورت کنه که زنش بشی من که از ادمهای سمج خیلی بدم میاد.

کلا ببین الان با کدوم کار خودت ارومتر میشی. -5ضی از این سایتها اقدامِ عاجل کنند که نیاز جامعه است. اللهم عجل لولیک الفرج. وفقکم اللهم رو زمین میخوابیدم و به خودم اجازه نمیدادم جای گرم ونرم بخوابم.من همه داشته هامو وتسه نگین میخواستم. اما میدونم تقصیر خودم بود، زیاده از حد محبت میکردم. از کلاس دانشگاهم میزدم و صبح تاظهر با تلفن بهش حرف عاشقانه میزدم تا بدونه که دوسش دارم. اما آخرش بهم گفت من قدر محبتتو نمیدونم.حرفای بد دیگه ای هم بهم گفت خیلی بد. دلمو شکست. شماهم زیادی محبت کردی. بعضیا جنبشو ندارن. خدا خودش جواب اونایی که دل میشکنن رو میدهفلسفه احکام از عهده ما خارج است و توانایی چنین مسائل زیادی رو توی خوابگاه ها دیدم که ادعای پوچ خراب بودن دختر تهرانی و پاک بودن همه دخترای شهرستان رو زیر سوال میبره.در آخرم معتقدم بین هر قومیتی خوب و بد هست... دایره دوستان من بسیار محدود تنگه...سر همین موضوع...نه از بین تهرانیا و نه شهرستانیا دوست زیادی ندارم. اینم بگم. پیشنهاد میکنم به همه دخترهایی رو که بکارت ندارن تحریک به گفتنواقعیت نکنید. جامعه ما آماده پذیرش نیست. اینطوری باعث میشید این دخترا هیچ وقت ازدواج نکنن و زمینه بازگشتشون به فساد مجدداً احیا شه.برسن اصلا به طرف مقابل که خانم باشه فکر نمیکنن که الان اون خانوم باید امادگی داشته باشه من کم کم و روی اصول باید ابراز علاقه کنم نه هر وقت که دلم خواست اس ام اس بزنم و ...خوب پسر عمه تون اصلا روی اصول به شما ابراز علاقه نکرده که توقع داشته باشه که جواب درست و حسابی بخواد بگیره.من متوجه اخر ماجرا نشدم که الان بالاخره اون اقا چی گفته یا مشکلتون چیه؟ الان تو چه وضعیتی هست رابطه؟ولی اگه یه موقع  خواستی حال یه پسر عاشق رو اساسی جا بیاری بگو میخوام ازدواج کنم اگه عاشقت باشه محاله که اروم بشینه تا تو ازدواج کنی.اینکه تو بشینی و هیچ کاری نکنی اون خیالش راحته به نظرم به گوشش برسون که میخوای با یه مورد خوب تو اولین فرصت ازدواج کنی اونوقت چون فامیل هم هست خبر حال و احوالش بهت میرسهسالگی چنین پیامی را باور کردید تعجب می کنم چون اگر این حرفو به بچه های مهد کودک هم بگی باور نمی کند و من در طول مشاوره نشنیدم خانمی پیام بده به یه دختر بیست سال کوچکتر از شوهرش و بگه شوهرمو ساپورت کن! در مورد وضعیت کنونی خانواده خود، لازم است که اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و هیچ‌گاه ارزش انسانی و خانوادگی خود را به مسائل مادی گره نزنید. لذا به یاد داشته باشید که هرچند از اما برفرض  که جواب منفی به شما بدهند ،در اینصورت همچنین جای نگرانی نیست، زیرا در خواستگاری جواب منفی یا رد شنیدن امری ست طبیعی ، چه بسا بعضی از افراد بعد از شنیدن جواب منفی...ناامید نمی شوند و با خواستگاری مجدد و جلسات دیگر و صحبت کردند، به نتیجه دلخواه خودشان رسیده اند .پس اگر به شما هم جواب منفی دادند می توانید مجددا به خواستگاری بروید و اینارو گفتم که بدونی شماهم اگه بخوای میتونی از زندگیت لذت ببری، حتی بااین حجم درسها و دوری از خانواده، البته من توشهرخودمون بودم و شرایط شما کمی خاصتره ولی ازبین دوستام خیلی ها مثل شما ازیه شهردیگه بودن ، درسته دوری از خانواده فشارمیاره ولی اگه بادوستات شادباشی، تحمل غربت راحتترمیشه، منم مثل شما اصلا اهل دوستی باپشرها وروابط خارج از چارچوب نبودم، ببین عزیزم ازدواج برای پزشک ها به دلایل زیادی که خودتم میدونی کمی سختراز رشته های دیگه ست وتودوران تحصیل ، شاید اصلا ممکن نباشه، پس بهتره زیاد ذهنت رو درگیرش نکنی، به خبه نظر من باتوجه به اینکه شما مذهبی هستید ٬ به زندگی خودتون بپردازید و اون خانم رو کاملا فراموش کنید وقتی وارد زندگی مشترک خودتون بشید و انشاءالله خوشبخت باشید میبینید که چه کار خوبی کردید که بازندگی اون خانم بواسطه احساس و علاقه تون بازی نکردید و بهترین کار ممکن رو کردید خدارو چه دیدید وقتی که اون خانم هم بدونن شما قید ایشون رو زدید و با کس دیگه ای ازدواج کردید به زندگی مشترکشون و همسرشون جدی تر نگاه کنن و دلگرم بشن و شایدم زندگیشون به ثمره هم رسیده باشه و صاحب بچه شده باشن.توکل به خدا بگیری، بری شهرخودت ، استراحت کنی وباخانواده باشی، حالت که بهترشد برگردی، هیچ عجله ای نداشته باش، آروم و راحت به زندگ زن آدمه خودش شخصیا در جایگاهی نبودید که بخواید ایشونو بازخواست کنید اونم به این روش واقعا کارتون اشتباه بوده در مورده پیامکم خیلی حتما زیاده روی کردید هیچی مثله این یه دخترو بی اعتماد نمیکنه پسری که انقد اوله آشنایی آتیشش تند باشه قابله اعتماد نیست شما باید اول اعتماد سازی میکردید نه ابراز احساسات یه پسره باهوش و با سیاست خیلی خیلی جذاب تر از یه پسره احساساتیه برا دخترا شما کامل خودتو تو چشمم خراب کردی الان چجوری میخوای درستش کنی بهتره ازش بگذری و برات یه تجربه باشه تا با یه دختر بهتر از این رفتار کنی هیچ دختری تا قبل از برقراریه صیغه عقد به شما تعهدی نداره پس اگر میخوای بتونی تو زندگیه یه دختر جایگاهت واقعا بالا باشه و براش مهمنرین مرد زندگیش باشی اول اعتمادشو و بعد قلبشو بدست بیار جا خاکیه که توش بزرگ شدیم حاضریم بریم شهر غریب اما دیگه اینجا نمونیم.  تقریبا همسن توأم.تادوسال پیش همچین طرز فکری داشتم.هرچند هنوزم بعضی وقتاباشک وتردید به این قضیه نگاه میکنم.وهمین باعث شده نتونم درست تصمیم بگیرم و فکرم و یجامتمرکز کنم.اما به خواستگارام اجازه اومدن میدم و مهارتای زندگی رو هم یاد گرفتم.کاملا حق با دوستانه و نمیشه این ریسک و پذیرفت که همیشه خواستگار هست.میتونه باشه و میتونه نباشه.پس به قول دنیاخانم بهتره اجازه بدی خواستگاراتو ببینی شاید همون حس دوست داشتنی ک ازش میگی درونت بوجود اومد.هرچه زودتر مهارتای زندگی رو یاد بگیر تا بهتر بتونی تصمیم بگیری.با آرزوی بهترین انتخاب کاری کرد دمشون رو جمع کنن و از این محل برن...زنشم چادری بود جالبه نه؟من مسائل زیادی رو توی خوابگاه ها دیدم که ادعای پوچ خراب بودن دختر تهرانی و پاک بودن همه دخترای شهرستان رو زیر سوال میبره.رفتن رضایت مادرتون استفاده کنین چون قطعا تاثیر حرف ایشون. روی مادرتون، بیشتر از شماستبعید میدونم مورد دوم درست باشه ولی اگه واقعا خودتون به این نتیجه رسیدید که ازدواج تون بااین آقا به صلاح تون نیست و رضایت ندارید، اصلا رودربایستی نداشته باشید وخیلی قاطع جواز منفی بدین و قضیه رو تمومش کنیدیکی به خاطر رفتار خودش و دیگری به خاطر پسرای شهرم.چون میدونم الان یکی دو نفر چشمشون دنبال دختر داییمه. واین منو خیلی آزار میده.روش احساس مالکیت شدیدی دارم.مدت هاست سعی میکنم به خودم بفهمونم که کاری به کارش نداشته باشم.مثل یه دختردایی معمولی بدونمش.اما نمیشه.عاشقش نیستم.بهش علاقه دارم.این دو تا خیلی با هم فرق داره.مدتی ام هست که خواستگارش برام شده دردسر.اون یه پسرپولدارو شر و دعواییه و اهل رفیق بازی و...داییم چند بار ردش کرده ولی باز خودش و مادرش خیلی سمجن.ول کن نیستن. میترسم آخرش نتونم خودمو کنترل کنمو یه کاری دست خودم و خودش بدم.ولی باز هر طوری شده سعی میکنم عادی رفتار کنم چون نمیخوام تو شهر بپیچه.به هر حال من فقط 20 سالمه تازه اونم تقریبا نه کاملا اصلا نمیتونم به ازدواج باهاش فکر کنم .پدرشم پولداره و اینم شده قوز بال قوز.تازه من تا بخوام درسمو تموم کنم و دو سال سربازی برم بعد از اون یه پولی فراهم کنم تا بتونم باهاش ازدواج کنم8سالی گذشته.تا اون وقت شاید ازدواج کنه.از طرفی هیچ پشت وتکیه گاهی از نظر مالیم ندارم .یعنی اگه هم داشتم باز میدونم که این غرور لعنتیم اجازه نمیداد.بعضی وقت ها با خودم میگم انقدر که من برای دختر داییم حرص میخورمرصت بدین یه مدت با هم باشین ببینین اون اختلافاتی که گفتین واسه شما قابل تحمل هست یا نه. اگه نبود شمام غمت کمتر میشه چون رسیدی به اینکه نمیتونی باهاش باشی. البته کاش اختلافاتتون رو بیشتر توضیح میدادین.موفق بافقط بگم خانمهای شبیه شما که ازدواج رو رها کردن به هوای اینکه موفقیت در زندگی بدست بیارن و کار و تحصیل و این چیزا الان به افسردگی رسیدن .... تازه افرادی که خیلی ادعاشون میشد و به تنهایی و استقلال و ازادی خودشون سلام دوست عزیز.به نظر من یک حرکت انقلابی لازمه که انجام بدی...والا همینطور این شایعات ادامه پیدا میکنه و اگه یه آدم مناسبم از تو خوشش اومده باشه با شنیدن اینهمه شایعه و دروغ از خواسته اش صرفنظر میکنه...به نظرم یه روز آخر کلاس که استاد رفت جلو همه بچه ها (اصلا لازم نیست بری بالا وایستی) خیلی محکم بگو اقای فلانی بهتره مواظب رفتارتون باشین، معیارهای من برای انتخاب همسر با آنچه که در وجود شما موج میزنه از زمین تا آسمون تفاوت داره.بهتر بیشتر از این خودتونو مضحکه دست خاص و عام نکنین چون تکلیف شما مشخصه.اگه یه بار دیگم ببینم از این رفتارهای نسنجیده کردین اونوقت رفتار من با شما جور دیگه ای خواهد بود و مسئولیت عواقبشم متوجه شخص شماست...

اگه دیدی باز ادامه داره حتما به کمیته انظباتی دانشگاه اعلام کن چون اگه بعد ماجرا بزرگتر بشه، اونا اول از همه به خودت ایراد میگیرن که چرا نیومدی زودتر بگی...

به حرف دخترهای همکلاسی و هم خوابگاهی اصلا توجه نکن.اکثر دخترا از این فانتزی بازیا خوششون میاد، زندگی رو شوخی بگیری ازش جدی ضربه میخوری...نزار حرفای اونا تو دلت علاقه ایجاد کنه و از این قهرمان بازیهای هندی خوشت بیاد...

موفق باشی عزیزم.

ف بزن بگو خداجون چه مصلحتی برام دیدی .از خدا بخواه حکمت این کارو واست اشکار کنه اون زمان مطمئن باش خدا رو شکر هم خواهی کرد . خدا جای حق نشسته مطمئن باش تو حتی نفرینم نکنی اون اقا تاوان کارشو میبینه . حتی اندازه ی پر کاهی اگه حقت ضایع بشه اون باید جواب بده . به خدا اطمینان کن و ازش بخواه کمکت کنه خود شناخت پیدا کند.امّا در کنار نقاط مثبت و فواید ازدواج در این دوران، نباید نسبت به پیامدها و عواقب روابط دختر و پسری به بهانه ازدواج در چنین محیطی غفلت کرد. لذا برقراری رابطه و ادامه آن میان دختر و پسر در این دوران، موجب بوجود آمدن روابط عاطفی میان آن دو شده و به هر دو اجازه رسیدن به شناخت درست، دقیق و منطقی را نمی‌دهد و همین عدم شناخت درست و کافی باعث تصمیم گیری اشتباه در انتخاب نیز می‌شود.از طرفی، بسیار اتفاق افتاده که در این محیط، متاسفانه برخی از افراد سودجو به بهانه ازدواج، با فرد مورد نظرشان ارتباط برقرار کرده و بعد از مدتی رابطه عاطفی، از فرد مقابل سوءاستفاده در سایت همسریابی می‌کنند. لذا هیچ گاه اینگونه رابطه‌ها به ازدواج منجر نخواهد شد بلکه با خود افت تما فردای اونگه ایشون انسان موجه و عاقل و کاملی بودن و از طرفی چون ابراز علاقه کرده بودن پس باید در صدد اصلاح خودشون بر میومدن نه اینکه هیچ رقمه از موضع خودشون پایین نیان و بگن همینه که هست.نشون میده به پختگی لازم برای داشتن یک همراه زندگی نرسیدنمن دوست ندارم کسی رو کوچیک کنم چیزی که خوندم و با توجه به اینکه از اطرافم موارد مشابه اینچنینی دیدم طبق تجربیاتم این حرفو زدم و گرنه من خودم کوچیکترین و حقیرترینم و شاید این انتظار رو داشت باهاش بابت موضوع ازدواج صحبت کنم.کلا احساس میکنم دلش رو شکستم، اما خودم هم دلم شکسته.چون خیلی صبر کردم و این صبر به ناراحتی من برای دل کندن ازش شد.عزیزم شما چرا انقد خودتو اذیت میکنی آخه درسته پسرعمتون دوستون داشته ولی خب برا ازدواج شناخته بیشتری لازمه یشون میخواسته شمارو بشناسه برا همین پیشنهاد داده ..درسته شما رد کردی ولی به هر حال شمارو اینجوری شناخته شما باید بیشتر فکراتونو میکردید شاید سنتون کم بوده یا تو حالو هوای ازدواج نبودید که رد کردید بازم مورد براتون پیدا میشه انقد خودتو اذیت نکن چیزی نشده که اینجوری داری سلامتتو به خطر میندازی الان پسر عمتون نمیخواد رابطه ایو شروع کنید پس به هیچ 

ممنون حرفاش واقعا قشنگ بود راست گفتن اگرهم بشه ازدواج پایداری نیست . چون صداقت خیلی کمه . 

دوستان بیشتر از هفت هشت تا خواستگاری سایتی رفتم ولی همه با خانما تو رویا هستن . هیچ کس دنبال این نیست که با خودت ازدواج کنه همه دنبال داشته هات هستن .وقتی دختری متارکه کرده باشه براش عیبه ایراد سایتهای ازدواج واقعا دروغه چون به جای سایت ازدواج سایت دوست یابیه همه توی سایت شماره ردو بدل میکنن بعدش صداش درمیادقصددوستی ای بابا یکی نیست بگه بابا طرف بخواد دوست پیدا کنه مگه قحطیه دوست میره توی خیابون خوشکلترو بهتروخوشتیپترش اما نه توی سایته همسریابی واسمش اشتباه گذاشتن اخه چرامن میخوام بپرسم هدفای ادمای ثبت نامی توی سایت چیه دوست یابی.یابازی کردن بااحساسته خانوما ممنون  شما خانم ها هم مشکل دارین . من چند وقت عضو این سایتهای ازدواج بودم به زور تونستم نظر چند تا خانم رو برای خواستگاری جلب کنم . دست پدر و مادرم رو گرفتم با گل و شیرینی رفتیم منزل شون خواستگاری . تا اینجا که عادی بود مثل همه خواستگاری ها بدیش می دونین کجاست نشستیم داریم صحبت می کنیم یعنی تو واقعیت ولی خانم فکرش تو سایته فکر یه پسر دیگه دنبال بهونه می گرده که بگه نه بر سراغ نفر بدی . بد تر از این اینه که اول کاری هنوز هیچی شروع نشده میگه به حانوادم بگو شماره منو از محل کرم گرفتی یعنی خانوادش خبر ندارن ما تو سایت با هم اشنا شدیم و حتی بیرونم هم قرار گذاشتیم هم دیگرو دیدیم . خدایش شما هم اگر بودین به همچین خانمی اعتماد می کردین . در کل اینجا نمی شه ازدواج کرد .  میدونی چرا چون انقدر پروفایلای جور واجور زیاده همه سر گردونن . و نمی تونن انتخاب کنن .غافل از اینکه زود دیر میشه .ایشالا که خوشبخت بشی. باهمون پسر تبریزی ازدواج کردین؟ اونوقت خودتون مال کجایید؟امیدوارم انتخابت درست بوده باشه چون فقط عشق مهم نیست. اینو تجربه کردم خیلی سرسع انصراف بده هم وطن گرامی به خدا توکل کن که هیچ کس جز اون تو ازدواج انسانها نقش نداره همینی که میگه ما انسانها رو جفت آفریدیم هم بر همین دلیله مطمئن باشید جفت شما سایت همسریابی  و هیچ کس دیگه تو اینترنت نیت و نخواهد بود در ضمن سطح توقعتون رو بیارین پایین چون تو این دنیا هیچ چیز بر وفق مراد آدم پیش نمیره و ایده آلی وجود نداره پس اگر فردی به خواستگاری شما اومد و حس کردید سالم و با ایمانه اون شخص همون جفت شماست که تو قرآن خدا گفته و میگه همسریابی اینترنتی ایده ی خوبیه اما نه واسه جامعه و کشور ما. ما مردای ایرونی غیرتمون بمون اجازه ی همچی انتخابیو نمیده بالاخره ی روز ی جا گندش در میاد ما بدون اینترنت یکی از بالاترین اماره طلاق و داریم دیگه وای به حال اون زمونی ک از اینترنت زن بگیریم یا کلا مگه زن.توقعات دخترا خیلی بالاست که یواش یواش سنشون میره بالا کسی هم در خونشونو نمیزنه میان این مسیر انتخاب میکنن.خواهشم به دخترا اینه که معیارهاشون به درستی انتخاب کنن یه جوون 28ساله ازشون هم مدرک بالا میخوان هم ماشین میخوان هم خونه میخوان مطمئن باشن این جایزه لپ لپه ن کاملاًبا حرفهای شما موافقم چون خودم تازه دچار چنین مشکلی شدم. به نظر من این مسیر مرحله اولش خوبه چون الان یکیو پسند کنی تا بری این معیارها رو و مشخصات ازشون بگیری سه ماه طول میکشه ولی اگر واقعیات توضیح بدن کلا خوبهانواده هستن ولی در مقابل آقایان درصد کمی در این امر صادق میباشند.لذا باید چاره ای اندیشید. سایت همسریابی سلام به نظر من چارش همون ایجاد شبکه های متعددازدواج در صداوسیما برای گروههای جداگانه با شبکه مجزا مسیحی شیعه زرتشت کرد و ...بوده با اینکار طرفین ازدواج در کل ایران نشان داده میشوند وچندنفری دوست اشناهمسایه پیدامیشود که گفته های اینان را یا تاییدو تصدیق کند یا تکذیب اغفال و کلاهبرداری به صفر میرسد و سنت ازدواج رواج پیدامیکند وفساد کاهش می یابد  حقیقت انسان به آنچه که اظهار می کند نیست، بلکه حقیقت وی نهفته در درونش است،  نظرها رو خوندم نمیدونم از کی بپرسم پس باید به کی اعتماد کردمن تا جدودی با نظر شما موافق هستم. اما به نظر من از بین طرفین دخترهایی که مراجعه می کنند قصد جدیدتری دارند. اکثر پسرهایی که مراجعه می کنند وقتی احساس می کنند که قصد طرف مقابل جدی هست سریع به آشنایی خاتمه می دن. چون احتمالا یا پروفایلشون رو بر مبنای حقیقت تکمیل نکردند و یا اساسا قصد ازدواج ندارند. شاید اکثرشون چون شرایط ازدواج ندارن و نمی تونن اقدام کنند به سایت مراجعه می کنن و آشنایی و دیدارهاشون بیشتر جنبه سرگرمی داره تا ازدواج سایت همسریابی ساله جدا شدم کاری ندارم درامدی هم ندارم هر جا هم میرم برای کار چون زن هستم جور دیگه ای دربارم فکر میکنن که قابل تحمل نیست من واقعا به کسی احتیاج دارم که تکیه گاهم باشه بهم وفادار باشه توی سایت همسر یابی ثبت نام کردم ولی میشه بهشون اعتماد کرد ؟ بیخود نیست گفتن فقر و فحشا دولت که حمایتمون نمیکنه کسی هم نیست بهش اعتماد کنم پس تکلیف زنهای طلاق گرفته چیه ؟ ما از جامعه دور هستیم چه باید بکنم باید برای گذران زندگی فاحشه شد؟ سایت همسریابی آن یک مورد دیگر که به ذهنم رسید این هست که همیشه گفتند روی نکات منفی فکر و تمرکز نکنید چون براتون پیش میاد. من فکر می کنم که شما بیش از اندازه به این مورد منفی فکر می کنید و این باعث میشه که شاید طرفینتون هم واقعا اینطوری نباشند ولی ناخودآگاه به این حالت کشیده بشن...

شاید باورش براتون سخت باشه ولی من روی یک مورد خیلی حساسیت دارم و در وهله اول خیلی برایم حائز اهمیت هست ولی حدود هشتاد درصد افراد همین مورد در آنها صدق می کنه سایتارو بزرگترها ساختند و ما کوچیکترا رو انداختند تو سردرگمی تو شکست. به ما یاد ندادند چطور شناخت پیدا کنیم چه موقع اعتماد کنیم چه جوری بفهمیم طرف راست میگه یا دروغ. اینا مشکل ماست وگرنه همه جا هم آدم خوب داره هم بد. این بیرون هم دروغ هست خیانت هست اما پنهانی. البته من مخالف این سایتا نیستم چون هرچی باشه وسوسه انگیزه وجوونای مجرد رو بسوی خودش میکشونه اما یادتون نره مواظب آبروتون باشید.مدیر پایگاه خواهر بزرگوار تنها می توانم بگویم به خدا توکل کنید و حتما خدا کمکتون می کنه  من نمیفهمم تا کی یه عده میخان از این نظرات صد من یه غازو کلیشه ای به مردم بدن و خودشونو مومنو و فهمیده و این صحبتا معرفی کنن (منظورم با مدیر سایت و کسانیه که به کامنت شما جواب دادن)این سایتها باعث شدن که دیگه به هیچ مردی اعتماد نکنیم من نمیدونم چرا این اقایون فقط دنبال صیغه کردن هستن دنبال یه زندگی پاک وتمیز با ارامش خاطر نیستن چرا از اعتماد ادم سو استفاده میکنن ؟ ایا لیاقت ندارن که راست بهشون همه چیزو از خودمون بگیم؟ چرا با این کارهاشون باعث میشن زنی که تو زندگی تنهاست احتیاج به همدم ومونس داره تنها بشه ؟ تورو خدا بیایید این افکار پلیدو از خودتون دور کنید واقعا مرد باشید سایت همسریابی واقعا هیچکومشون تو موقعیت شما نبودن و با گوشتو پوستشون لمس نکردن سایت همسریابی میگه صبر کن، آه صبر تا کی؟ شما مار نیشت زد صبر کن و توکل کن تا خوب بشی،اگه اون سایت همسریابی خوب شد اینم خوب میشه از نظر من آدما چه تو دنیای مجازی چه دنیای واقعی فرقی ندارن حقه باز ،حقه بازه حالا هر جا میخاد باشه ،مگه اون فامیلی که اومد با خواهر من ازدواج کرد و بد بختش کرد ،آشنا بود مادرش اومد خواستگاری،همیشه ظاهرشون با باطنشون متفاوت بود ،وقتی به خودمون اومدیم دیدیم به طمع مادیات اومده آخرشم رک برگشت گفت یه خونه به اسمم بزنین یا دخترتونو طلاق میدم .نظرارو خوندم همشون به نوع خودشون خوب بودن چون هرکی طرزفکری داره.بیشتراین طرز فکرهابرمیگرده به قرار گرفتن درموقعیت های گوناگون.به نظر من اگه فقط دروغ نگیم نمیگم همه امابیشترکارهادرست میشه مثلافرهنگ سازی و....انجام میشه خودبخود.متاسفانه مافقط ادعای مسلمان بودن م سایت همسریابی این که اینترنتی نبود،از همه جا هم تحقیق کردیم آخرشم شد چی؟ همونی که تو دوراهی گیر افتاده بودم،الان میخوام بگم که مشکلم حل شده و با پسر مورد علاقه ام عقد کردم....سایت چیزه بدی نیست،بنظر من همه چیز به خود آدما بستگی داره،اگه دختری بخواد همه مسائل رو شل بگیره مطمئنا پسر به نفع خودش استفاده میکنه.بقول معروف میشه آدم کنار دریا باشه،دریا هم آروم باشه و شنا نکنه؟؟؟پس آدمی که میره شنا باید مراقب باشه تا غرق سایت همسریابی واسه همتون آرزوی خوشبختی میکنم به نظر من که تو همون سایتها هم آدم خوب هست یکی از دوستان منم از همین طریق ازدواج کرده خیلیم راضیه حسن این موردها اینه که میتونی یه مدتی قضیرو کش بدی تا مطمعن شی طرف به طمع مادیات و چیزای دیگه اومده یا واقعا قصدش خیره  خودم مجرد و عضو یکی از این سایتهای همسریابی هستم! به نظر من آقای علی! بیش از حد به این سایتها خوش بین هستن! البته از لحاظ اعضای مرد!ظرارو خوندم جالب بود.ولی دوست دارم حرفای منو بخونید نظرتونو بگید. من سایت همسریابی سالم با یک نفری اشنا شدم سرطان داشت خیلی دوسش داشتم به دلایلی مجبور شدم جدا شم ازش و نتونستیم ازدواج کنیم.از یک طرفم خانوادم بد رفتار می کردن دوست داشتن من ازدواج کنم برم. مجبور شدم تو سایت همسر یابی ثبت نام کنم. پس اقای محترمی که می گید این سایت جای دخترای خوب نیست شاید طرف مجبور شد تو این سایت ثبت نام کنه.من برای فراموش کردن اون و راحت شدن از خانواده عضو شدم.بعد پند مدت فهمیدم پسرا دنبال سرگرمی هستن برای همین انصراف دادم و دیگه دنبال اون سایتا نرفتم چسبیدم به درسم. خیلی دوست دارم شریک زندگی مو پ سایت همسریابی به باور من! بالای 90 درصد مردان، در اینگونه سایتها راستگفتار نیستن! لذا اکیداً توصیه میکنم که خانمها به اینجور سایتها بسیار کم اعتماد داشته باشند!جون باید بگم که مبنا و بیس کار ما از اول رو روراستی و صداقت بوده حالا مهدی این وسط خودشو جوره دیگه ای معرفی کرد بقول دوست عزیزمون رضا میخواست ببینه من اونو واسه خودش میخوام یا بخاطر پولش؟؟؟چه جوری بگم،پسری که قصدش ازدواج نباشه از اول ماهییتشو رو میکنه شما وقتی ی همچین پسری به پستتون خورد سریع رابطه رو کات کنین نگین به مرور زمان خوب میشه،نه به مرور زمان شما بهش به عنوان ی تکیه گاه وابسته میشین 

و اون شمارو به عنوان ی دستمالی که تاریخ مصرف داره استفاده میکنه...در جواب وکارهای دیگر کاردر منزل و تو کارخانه اصلاسایت همسریابی پیشنهاد من اینست که اگر مردی برای یکی از خانمهای عضو، پیام آشنایی جهت ازدواج را دادن!  به یکی از آشنایانشون بسپارن که در مورد وی تحقیق کند با نظر سوزان خانم موافقم تو این سایتها نمی شه ازدواج کرد سایت همسریابی  متاسفانه همه دنبال بهترینن در صورتی که بهترینی وجود نداره همه ادم کلی خوبی دارن کلی بدی ادم کامل وجود نداره که خوب مطلق باشه.منم دختر پاک ساده ای بودم اولین بار توهمین سایت اولین دوستیمو تجربه کردم و اخریشو وتوبم شد ولی خانوادم به موقع متوجه شد ومنو نجات دادن خداروشکر ولی اعتماد از دست رفته بر نمی گرده ولی این سایتا اعتیاد داره چون نا خوداگاه نمیدونم چطوری فکر میکردم من هرگز رودست نمی خورم مریم جان خودتو تو دردسر ننداز سایت همسریابی تو این سایتها فقط توقعات بالا میره . من هنوزم ماتم این همه پسر استثنایی  من عضو همه سایت های همسریابی هستم بد نیستن ولی نباید خیلی احساساتی وندیده وبا عجله انتخاب کرد از نظر من هیچ هیبی نداره تحصیلکردخوشبخت باشید ولی کم ÷یش میادتوی سایتهای ازدواج تهش به ازدواج ختم بشه عزیزدلم خوبه که موفق شدی نیمه گم شده خودتوپیدا کنی انشاالله همه نیمه گم شده خودشونو پیداکنن مثله شما وبرای شما کنار عزیزت ارزوی خوشبختی میکنم ولی همیشه گاهی تهش به دوستی ختم میشه یه سوال راز اینکه تونستی توی سایت نیمه گم شده ازدواج کنن 

و الان بیشتر از چند سال تو سایتهای ازدواج هستنموندن خیلی بهتر از بی آبروئیه. بچه ها مطمئن باشید خدا خودش هوای بنده های خوبشو داره نمیذاره بهشون ظلم بشه. از صمیم قلب دعا میکنم همتون خوشبخت وعاقبت بخیر بشین ایشالا. شما هم برای من دعا کنید. یادتون نره سرنماز برای همه جوونا دعا کنید چون واقعا اثر داره تازه خیرش به خودتونم میرسه ازدواج کنن .در مورد "الما" خانم گرامی هم باید گفت که حق با اوست ازدواج سنتی بعد این همه سال در کشور ما نتیجه اش همینه که میبینید واقعا کمتر کسایی در اطرافمون پیدا میکنیم که خصوصیات اخلاقی اونها مناسب هم باشه ازدواج اینترنتی هم زمانی میتونه مناسب باشه که مسولان ما بیان وسط و اون رو قانومندترش کنن تا بر روی اعضای این سایتها نظارت بشه و هر کسی نتونه واسه سرگرمی یا سواستفاده بیاد آموزش افرادم بسیار میتونه کمک کنه سایت همسریابی  از طرفیم باید اونو تو جامعه جا بندازن که خونواده ها اینقد نظر منفی نداشته باشن وهمه به این شناخت برسن که ازدواج اینترنتی مثل دیگر ازدواجها میتونه مناسب باشه و باید همه بدونن که اینترنت تنها جایی هست برای آشنایی اولیه دو نفر که در چیزایی اولیه مشترک هستن اما شناخت میتونه به صورت حضوری ومدت طولانی تری  صبر کنم یا به نوه عموی پدرم جواب مثبت بدمسعی کنین خود اشتغال باشین!من انتخاب تو هر جایی برمیگرده به اینکه با عقل باشه یا احساس ولی از همه چیز بدتر وابستگی به سایت وجنس مخالف وبعد شکست وسرخوردگیه. دیگه حتی به پسرای بیرون هم بی اعتماد میشی. دنیای بدی شده چه بیرون چه تو نت انسان پاک کم پیدا میشه. اکثر پسرا جمال گرا و دخترا مادی گرا دیگه کمال وایمان ونجابت از مد افتادهصورت بگیره خواه نا خواه ازدواج اینترنتی در جامعه ما فراگیر میشه وآیندگان مطمئنا بیشتر ازش استفاده میکنن به نظر من به جای این نوع متعصبانه حرف زدن و قسم الکی بخوریم که این سایتا به درد نمیخورن مسولان ما همت کنن وانو تو جامعه جا بیندازن وبیشتر به این توجه کنن که ازدواج سنتی که خودشون اسمشونو گذاشتن اسلامی اما اسلامی نیست 

وهیچوقت نمیشه با شناخت تو مدت کوتاه برای یک عمر تصمیم گرفت باید یک راه حل جدید بود فارق از ازدواج سنتی یا اینترنتی یا دانشگاهی که تنها مکان آشنایی هستن این شناخته فراهم بشه که این مهمه نه مکان آشنایی افسوس از مسولای ما فقط میگن این یا اون بده سمتش نرید.و این وظیفه دولت هر جامعه ایست که از ملتش، در هر وضعیتی حمایت کند!خواستگاری پا پیش سایت همسریابی این طور افراد یا مشکل نا گفته ایی دارن یا از این که فردی رو منتظر بذارن احساس خوشایندی می کنند.ن نظرم اینه چه ازدواج خیابونی چه فامیلی چه مجازی و ......همه بستگی به سلامت عقل ادما بستگی خیلی از ازدواج های فامیلی به جدایی کشیده شده بعدشم خدا به انسان عقل و شعور و درک داده ک فکر کنیم بعد انتخاب کنیم و اگه همه چیزو بسپریم به خدا حتما 1انسان واقعی سرراهمون قرار میگیره هیچ چیزی به ذات خود بد یا خوب نیس این ذهن ماست که اونو خوب میبین یا بد پس این سایتا هم میتون خوب باش اگه خودمون بخایم سایت همسریابی به نظر من به موقعیت اطرافت خوب توچه کن چون خیلی ها برای فریب ادعاهای اینچنینی دارند و دم از راستگویی می زنن. مرسی سوزان عزیزم راجع به راهنماییت ولی من تو این سایت نیومدم که انتخاب بشم اومدم انتخاب کنم ولی متاسفانه تمام پسرا به جرات میتونم بگم ک هدفشون از رابطه با دختر 1چیز نمیدونم چرا هیچکی به فکر ازدواج نیس وقتی پیام این سایت و شنیدم گفتم شاید کسانی که تو ازدواج دائم ثبت نام میکنن هدفشون واقعا همین ولی انگار اشتباه میکنم وگرنه انچه زیاد تو خیابون دوست پسر خداروشکر چپ و چلاقم نیستم ولی برداشت خیلی آ از این سایت بد نمیدونم کیا درست میگن سایت همسریابی در کتابی نوشته بود که ما باید به ندای درونمون توجه کنیم. ندای درونت بهت میگه که انتظار کشیدن درست نیست اما ما گاهی به ندای درونمون توجه نمی کنیم و به بهانه های مختلف خودمون رو توجیه می کنیم.من اصلا به قسمت و شانسو.....هیچ اعتقادی ندارم و به نظر من همه دست خود ادم یا به عبارتی بهشت و جهنم همین دنیاس دروغ بگی دروغ میشنوی خوبی کنی خوبی میبینی و خداوند به انسان عقل داده که فکر کنیم نه از سر احساس تصمیم بگیریم اگه شکست خوردیم بندازیم گردن خداو اینکه ما شانس نداریم 

به نظر من در مورد فامیلتون هم خوب تحقیق سایت همسریابی من نه این که بخوام پالس منفی بفرستم ولی در اطرافیان شنیدم که یک پسر خاله به خواستگاری دختر خالش اومد در حالی که رابطه بسیار خوب و صمیمی داشتن و نهایتا معلوم شد که پسر معتاد یه چیزی میگم اگه درست نبود منو قانع کنید:من میخوام ازدواج کنم ماهیانه 2 میلیون اگه دربیارم خوبه و میشه زندگی کرد در غیر این صورت چرا یه نفر دیگه رو الکی بیچاره کنمحالا اینجارو گوش کنین وقتی خواستیم واسه آخرین بار قبل عقد شرایطمونو بگیم دوباره همون شرایط سختو گفت و دید من واقعا انتخابش کردم برگشت بهم گفت که فوق لیسانس حقوق جزا داره

چاپخونه مال خودشه و تو ولیعصر تبریز سایت همسریابی و همه اینارو به پدرم نشون داده بود و ازشون خواسته بود به من نگن و روز عقدم مهریم شدروز اول آشناییمونم گفته خیلی از دوروغ بدش میاد و سعی میکنه راستشو بگه هر چند که زندگیش خراب بشه!حالا نمیدونم چیکار کنم.سایت همسریابی ولی من خودم اگر یه پسر پاک ومومن وبااخلاق هرچند بی پولباشه پایه ازدواجم. اگه سراغ دارید معرفی کنید.بچه ها یه سوال بنظرتون ازدواج قسمته یعنی ما کاملا هیچ اگر چنانچه تحصیلاتتون خوب است! مثلا میتونین طراحی صفحات وب رو یاد بگیرین ابتکار خلاقانه ست که باید بعد از آشناشدن تازه بتونیم همدیگه رو زیر ذربین قرار بدیم نه که تا معرفی شدیم تند ازدواج کنیم این یه معرفی اولیه ست که باید به دقت زیر ذربین قرار بگیره.سایت همسریابی بله درسته اگه آشنایی اولیه بدون هیچگونه منطقی صورت بگیره صدرصد که با نظر دوستان موافقم حماقت ولی اگه به شکل منطقی باشه واقعا کار بزرگی که این دوستان محترم این سایت راه اندازی کردنتا بدینوسیله محتاج انسانهای مضر و سوء استفاده چی نگردین!بنظر من دوستان راست میگن . 

تو این سایتا اغلب آقایون برای خوشگذرانی و وقت تف کردن یان واقعاً اگه این سایتا یک متولی دشته باشه و نظارت بشه فکر کنم جای بدی نبشه و گرنه به شیوه فعلی خیلی امکان سوء استفاده خصوصاً برای آقایون هست.همه سایتهای همسریابی فقط به فکر درآمد خودشون هستن که واسه اشتراک یک ماهه و.... چقدر پول بگیرن کسی دلش به حال من و شما نسوخته.من عضو یکیشون بودم به اعضای هر کاری پولی بود.اکثر پسرا نه همشون دنبال کسی هستن که باهاشون رابطه داشته باشین.ادم شرف ابروش نمیتونه از دست بده.مجرد بمونه سنش بره بالا بهتره.تا بی سایت همسریابی متأسفانه سایت های این چنینی شدن مرکز فروش اس ام اس تا ترویج صحیح ازدواج آنچنانکه وقتی خود بنده به مدیریت یکی از این سایت ها پیغام فرستادم که جهت جلوگیری از کلاهبرداری در این سایت ها توسط باندهایی که ممکنه در این زمینه ها فعالیت کنند چه اقدامی صورت گرفته مدیریت فقط پاسخ میده که شماره های تلفن تأیید میشن و بقیه تحقیقات با خود شخصه واقعاً جای تأسف داره سایت همسریابی در ضمن ایمان! و توکل به الله متعال! را دست کم نگیرین!چراشما باوجود اینکه زوایای انتخابتون زیاده وحق انتخاب رودارید ناامیدید؟شمامیتونیدبااراده وتوکل برخداوندوبا درنظرگرفتن معیارهای خودتون دست به ..

همسریابی و ازدواج در نسل امروز

نسل امروز باید تعادلی بین زندگی سنتی و دنیای مدرن پیدا کند 

و دستیابی به این تعادل گاه بسیار دشوار است. سایت همسریابی باید بدانند آنکه قرار است این زندگی مشترک جدید را تاب بیاورد و فراتر از آن، احساس خشنودی، 

خوشحالی و رضایت کند، فرزند آنهاست، نه خود آنها. جوانان هم باید بدانند از تجربه و صلاحدید پدران و مادران بی‌نیاز نیستند و قرار نیست به‌خاطر یک رابطه هیجانی و احساس به تمام قداست و پشتوانه خانوادگی که هویت آنها را دربردارد و 

تضمین‌کننده حمایت‌های آینده است، پشت کنند.

متاسفانه گاهی شاهد تهدیدهای والدین یا فرزندان در مقابل  سایت همسریابی شیدایی یکدیگر هستیم. 

چنین مسائلی نتیجه‌ای جز نارضایتی هر دو طرف (هم والدین و هم فرزندان) را دربرندارد و محبت، صمیمیت و یکپارچگی خانواده را تهدید می‌کند. شاید افراد تصور کنند دلیل ندارد عاشق همسرشان باشند 

و همین‌که احترام و علاقه‌ای نسبی بینشان باشد، کافی خواهدبود!

اما همان‌طور که عشق برای خوشبختی و رضایت از رابطه زناشویی کافی نیست، نمی‌توان امید داشت 

رابطه‌ای که فقط بر پایه احترام و علایق سطحی است، دوام داشته باشد. اگرچه ممکن است به‌دلیل برخی ملاحظات مانند تابوی خانوادگی، اجتماعی و سنتی طلاق یا ترس از تنها ماندن یا احساس ناتوانی در اداره زندگی به‌تنهایی و گاه به‌خاطر وجود فرزندان، چنین روابطی «تحمل» شود.

گاهی 2 نفر به توصیه والدین یا دوستان و اطرافیان با هم ازدواج می‌کنند؛ مثلا وقتی یک زوج با هم خوشبختند 

و خانم و آقا، هرکدام یک دوست صمیمی مجرد دارند، فکر می‌کنند خوب است دوستانشان هم با هم همسریابی کنند و مطمئن هستند آنها نیز با هم خوشبخت می‌شوند! حتی اگر علاقه‌ای به هم ندارند، به دو طرف اطمینان می‌دهند که بعد عاشق هم خواهند شد!

اما باید 2 نفر با صرف فرصت کافی با هم آشنا شوند و به احساس 

خود از طرف مقابل واقف شوند. البته فراموش نشود که روابط دوره نامزدی باید با رعایت سیستم ارزشی، مذهبی و فرهنگی جامعه و خانواده باشد. بهتر است تکلیف این موضع را پیش از ازدواج روشن کرد و نه پس از آن. ن

باید برای شروع ازدواج اینترنتی به‌شکلی نامناسب تعجیل کرد و البته این به‌معنای سختگیری‌های افراطی هم نیست. در چنین مواردی مشاوره با یک روان‌پزشک یا روان‌شناس که ضمن ارزیابی خصوصیات فردی و رابطه بین دو نفر، آنها را در تصمیم‌گیری مناسب کمک کند، مفید خواهد بود.

 

عشق قبل از ازدواج

عشق برای ازدواج اینترنتی لازم است و اگر از معنای دوم سخن بگوییم، عشق برای سایت همسریابی مضر است: مطالعات غربی‌ها نشان داده زوج‌های متاهل یکی از تفاوت‌های اساسی خود را با افراد مجرد، 

عشق بزرگ‌تر و رابطه عاشقانه متقابل یا دوطرفه می‌دانند . عشق شدیدتر لزوما با خوشحالی و رضایت بیشتر پس از ازدواج همراه نیست، اما با پایدار ماندن این رابطه مرتبط است.

البته ممکن است هرچه افراد عشق بیشتری را تجربه کنند، احساس شادمانی بیشتری هم داشته باشند. پس عاشق بودن و عاشقانه زندگی کردن اثر مطلوب و شناخته‌شده‌ای بر ازدواج دارد.

برای سایت همسریابی که یک رابطه طولانی‌مدت است، به چیزی بیش از یک یا دو جزء فقط نیاز داریم. «عشق‌های رمانتیک» فاقد جزء تعهد هستند و احتمالا دوام نمی‌آورند. 

«عشق‌های ترحم‌آمیز» جزء شهوت را ندارند و در نتیجه ممکن است در آینده با رضایت چندانی در ازدواج همراه نباشند. 

«عشق‌های سراب‌گونه» هم فاقد جزء صمیمیت هستند و به خواستگاری یا نامزدی عجولانه‌ای منجر می‌شود که در آنها تصور بر این است که تعهد بر پایه شور و کشش جنسی بنا خواهد شد و نیازی به صمیمیت نیست.

عشق‌های شورانگیز پیش از سایت همسریابی ممکن است به‌جای آنکه یک رابطه صمیمانه را نشان دهند و تعهد آینده را پیشگویی کنند،

  نشان‌دهنده آشفتگی‌های روانی مانند اختلالات خلقی، اختلال انطباقی (برقراری یک رابطه جدید برای جبران فقدان یا ناخشنودی پیش‌آمده که در آن صمیمیت ابرازشده از سوی طرف مقابل به‌صورت اغراق‌آمیزی تصور می‌شود) 

و اختلالات شخصیت (مانند اختلالات شخصیت مرزی که از جمله با رفتارهای ناگهانی، فکر نشده اما زودگذر و ناپایدار مشخص می‌شود) باشند.

همسریابی و ازدواج

«آگاهی از ازدواج» پایه یک زندگی موفق است. صرف نظر از خودآگاهی، کسب آگاهی از ازدواج اینترنتی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این که شما بدانید برای چه ازدواج می کنید، هدفتان از سایت همسریابی چیست و... 

همه در آینده زندگی شما تأثیر بسزایی خواهد داشت. چرا که ممکن است پس از ازدواج و مواجه شدن با مسائلی که در زندگی مهم تر و حیاتی تر هستند انگیزه های اولیه و سطحی رنگ ببازند.

زیبایی طرف مقابلتان شما را جذب کرده است، 

اگر برای تأمین نیازهای مادی و جسمانی خود تصمیم به ازدواج گرفته اید باید به شما هشدار داد که با باورهای نادرستی تصمیم به ازدواج گرفته اید. شاید ازدواجی که با عشق (بدون شناخت کافی) صورت می گیرد جذاب تر باشد، اما داشتن زندگی موفق را تضمین نخواهد کرد.

بلوغ جسمی شرط اولیه برای سایت همسریابی است، اما به غیر از آن باید بلوغ شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی را نیز در نظر داشت. 

می توان گفت حساس ترین مرحله، «شناخت طرف مقابل» است.

لازم است پیش از آن که عشقی به وجود آید به شناختن طرف مقابلتان بپردازید. این که شما بفهمید طرف مقابلتان چطور زندگی می کند، چه اهدافی را در زندگی دنبال می کند، در برخورد با اقوام و دوستان چگونه رفتار می کند و... همه راه های شناخت محسوب می شود.

ک زوج زمانی در زندگی مشترک , و سایت همسریابی  خود موفق خواهند بود که خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت بیان کنند، استقلال و فردیت خود را در طول زندگی مشترک حفظ کنند و 

به حریم خصوصی طرف مقابل احترام بگذارند، روش های حل اختلاف را بیاموزند و به کار گیرند و برای حفظ رابطه تلاش کنند.